مدیسون، پس از اینکه حادثه غرق شدنش در یک دریاچه را به خیر و خوشی پشت سر می گذارد، زندگی اش را ترس و وحشت فرا میگیرد. او قادر نیست لحظاتی را که زیر آب بوده است را توصیف کند و از آن به بعد وحشت عجیبی از آب در مدیسون به وجود می آید و…..
شش غریبه از خواب بیدار میشوند و خود را مستاجران جدید یک خانه قدیمی مرموز میبینند. آنها که توسط مردان دیوانه ماسکپوش تیکی وحشتزده شدهاند و توسط اسیرکنندگان دیوانهشان مورد تمسخر قرار گرفتهاند، خیلی زود مشخص میشود که تنها یک اقدام آنها را نجات خواهد داد: کشتن.
برادران برد و لیزا کارپنتر به همراه دو دوست خانوادگی ویل و ونسا، در مسیر یک گردهمایی سالانه خانوادگی از شرق کانادا عبور می کنند. سفر جادهای آنها در یک روز گرم تابستانی، آنها را در حومهی زیبا و منزوی نیوبرانزویک میبرد..