جورجیا جکسون برای برگزاری نمایش کریسمس دانشآموزانش به یک مرکز اجتماعی نیاز دارد. او در ازای به دست آوردن این مرکز، موافقت میکند تا وانمود کند دوستدختر چیس نایتلی، پسر مشهور یک میلیاردر است و همین باعث میشود خودش نیز به شهرت برسد.
یک فرصت کاری ناموفق گریس مجرد را وادار می کند تا یک شبانه روزی را با یک غریبه بگذراند معلوم می شود که او یک ورزشکار حرفه ای در شهر است که خودش مشکلی دارد...