نیک بیانکو که به جرم ضرب و شتم یک سال را در زندان گذرانده است، پس از آزادی تصمیم میگیرد دوباره به معشوقش بپیوندد. اما به زودی درمییابد که او دل در گرو مردی به نام چستر دارد که اتفاقاً افسر ناظر آزادی مشروط خود نیک است.
داستان دربارهی مردی به نام هنک است که مجبور بوده برای فردی ثروتمند کارهای کثیفی مثل قاچاق زنان و وصول طلب انجام دهد. او در آستانه آزادی از این زندگی است.
وقتی Fasteners یک خانه تعطیلات خانوادگی قدیمی را به ارث می برند ، خیلی زود متوجه می شوند که توسط سگ اجدادشان ، سوفی ، مورد تعقیب قرار گرفته است. هومر ، طلاییاب آنها ، با سوفی دوست می شود و متوجه می شود که او فقط بدنبال خانواده ای است که دوست داشته باشد...