زن جوانی پس از اینکه به سختی از چنگ یک شکارچی مرگبار فرار می کند، به شهری دورافتاده می گریزد، جایی که زندگی خود را بازسازی می کند و مرد رویاهای خود را پیدا می کند... تا اینکه مرد کابوس هایش او را دوباره پیدا می کند...
یک مدیر تلویزیونی بدبین به یک شهر ایدهآل در داخل یک گوی کریسمس نگاه میکند و به طور جادویی به آنجا منتقل میشود. او که در یک شهر برفی بینظیر و در کنار یک جنگلبان محلی از خواب بیدار میشود، متوجه میشود که همه چیز فقط یک فانتزی نیست.