وقتی لوانگ فی جاز از کسوت روحانیت خلع میشود و مجبور است زندگی در معبد را با دنیای واقعی عوض کند، چه اتفاقی میافتد؟ از ذکر و دعا خواندن تا جستجو برای شغلهای جدید، ماجراهای تازه و یک سبک زندگی کاملاً نو، آیا میتواند از پس آن برآید؟ آیا میتواند دوباره به لباس راهبان بازگردد؟
کی به دلیل مشکلات خانوادگی به معنویت پناه میبرد و در زمان گذشته به بدن مردی کشتهشده سفر میکند. او با تلاش برای جلوگیری از اقدامات پدربزرگ گانگستر خود، سعی میکند سرنوشت خانوادهاش را تغییر دهد.
یک پیامرسان دوچرخهسوار که توسط رؤسای مافیای رقیب برای قاچاق کالا استخدام شده، متوجه میشود که تنها راه خروج از این وضعیت، درگیریای است که به یک جنگ تیراندازی تبدیل میشود...