نورا، موسیقیدان پیشین، برای پرورش فرزندش به حومه شهر نقل مکان میکند. هنگامی که همسرش برای کار سفر میکند، او با چالشهای مادر بودن به تنهایی، زندگی در خانهای جدید و اشتیاقهای موسیقایی دیرینهاش روبرو میشود. نورا برای غلبه بر این چالشها به ساختن موزیکویدئوهای خیالی پناه میبرد.
پنج دختر، پنج دوست صمیمی، همه آنها تحت تأثیر خطاهای گذشته خود به دلیل یک شوخی اول آوریل ، پس از دو سال برای یک هفته تابستانی در جنگل جمع شدهاند تا دوباره ارتباط برقرار کنند و با یکدیگر آشتی کنند...
روح کودکانی به سراغ کارآگاه گری می آیند که پرونده قتل آن ها باز مانده است. او برای آرامش روح آن ها و نجات خانواده اش، به دنبال سرنخ های تازه می گردد...