Calvin Morie McCarthy

داستان درباره‌ی گروهی از دوستان است که دوستِ تازه ترک‌کرده‌شان را به تپه‌های دورافتاده می‌برند تا به او در ترک اعتیاد کمک کنند. اما با شروع اتفاقات وهم‌آور و ناپدید شدن افراد، آن‌ها دچار تردید می‌شوند که آیا این حوادث کار موجودی ترسناک است یا ناشی از زوال عقل خودشان.

مردی همسرش را در حمله‌ای وحشیانه از دست می‌دهد و پسر نوجوانش نیز آسیب روحی می‌بیند. او باید با غم و آشفتگی ناشی از این اتفاق کنار بیاید، در حالی که تاریکی موجود در خانه‌شان قدرت می‌گیرد و به پدیده‌ای مستقل تبدیل می‌شود.

دیوید بریسون پس از مرگ غم‌انگیز دخترش، با پیشنهاد یک گروه مرموز برای احیای او روبه‌رو می‌شود و باید تصمیم بگیرد که آیا به آن‌ها اعتماد کند یا خیر.

در عمارت ثورن‌تون، ثروتمندان بیکار روزهای خود را به خوش‌گذرانی و بهره‌مندی از ثروت و قدرت خود می‌گذرانند. اما این خانواده مرموز رازی هولناک دارند: چه کسی نقاب بر چهره دارد و در تاریکی چاقو به دست گرفته است؟ و طعمه بعدی آنها چه کسی خواهد بود؟

یک کلبه منزوی گرفتار یک سری قتل‌های وحشتناک می‌شود، بی‌آنکه ساکنان بدانند چیزی دنیوی دیگر در راهرو پنهان شده است...

پنج دختر، پنج دوست صمیمی، همه آن‌ها تحت تأثیر خطاهای گذشته خود به دلیل یک شوخی اول آوریل ، پس از دو سال برای یک هفته تابستانی در جنگل جمع شده‌اند تا دوباره ارتباط برقرار کنند و با یکدیگر آشتی کنند...

داستان درباره زنی است که روحش توسط حلقه‌ای قدرتمند تسخیر شده است. او در این وضعیت دشوار باید هم جان فرزند متولد نشده‌اش را نجات دهد و هم خود را از چنگال این نیروی شیطانی رها سازد.

هنگامی که گروهی از فیلمسازان مستقل توسط یک توزیع کننده متقلب فریب می خورند ، آنها مأموریت انتقام را آغاز می کنند، اما به سرعت خود را در برابر خونخواران واقعی می یابند که به نبرد نهایی خیر علیه بد تبدیل می شود...

شرکت کنندگان در یک مطالعه خواب شروع به ناپدید شدن می کنند...

پنج دوست یک آخر هفته مهمانی را در یک کابین خلوت آغاز می کنند، جایی که بدون اطلاع آنها یک خون آشام فضایی قاتل در سایه ها کمین کرده است...

‍ ‎

روایت داستانی ترسناک به نام بازگشت آمیتیویل. پس از اینکه یک کار در منزل به مرد جوانی پیشنهاد می شود, او با پیرزن شبح گونه آخر هفته ی وحشتناکی را سپری می کند...