اَلی پس از اخراج از آژانس تبلیغاتی، با کمک دوست صمیمی خود مصاحبهای با یک مدیر تبلیغاتی که مادر هم هست ترتیب میدهد. او شغل را به دست میآورد، اما نه به عنوان یک متخصص تبلیغات، بلکه به عنوان پرستار بچه. با وجود ناآگاهی از بچهداری، به دلیل مشکلات اقتصادی و وام مسکن، ناچار به پذیرش این شغل میشود....
دو وکیل که در گذشته عاشق هم بودهاند، حالا در دو سوی یک نزاع حقوقی قرار گرفتهاند. یکی برای حفظ یک دهکده کوهستانی کوچک میجنگد و دیگری میخواهد آن را به یک پیست اسکی تبدیل کند. یک اتفاق ناگهانی باعث میشود که آنها مجدداً به هم نزدیک شوند و گذشته آنها در این دهکده کوچک زنده شود.