سه محکوم رومانیایی بیتفاوت آزاد شده مشروط، رویای طرحهای ثروتمند شدن سریع در ریویرای دریای سیاه را در سر میپرورانند، جایی که یک تیم پلیس جرایم خرد به رهبری کاپیتان پانایت در حال تعطیلات است...
در طول قرن هجدهم در کوههای والاچیا، گروهی از قانون شکنان قصد تضعیف حکومت فاناریوتها و عثمانیها را داشتند. دو برادر ناتنی، ساربو و امزا، با روابط پیچیده و خشونت آمیز خود رهبری این گروه را بر عهده دارند...
همسر یکی از رهبران حزب، نامه عاشقانه ای را که از معشوقش، بخشدار دریافت کرده بود، از دست می دهد. این نامه توسط یک نماینده اپوزیسیون پیدا می شود که تهدید می کند آن را منتشر می کند مگر اینکه برای یک سمت در مجلس ملی نامزد شود...