میتای، معلم جغرافیای سوچی، صاحب یک طوطی باهوش و سخنگو به نام کشا میشود. این اتفاق در زمانی رخ میدهد که دوست دخترش، لرا، به دلیل عدم توانایی مالی میتای برای فراهم کردن زندگی لوکس مورد نظرش، رابطهشان را قطع میکند.
تمام ماجرا در سال ۱۹۱۹ آغاز شد، وقتی اوستاپ ترانسدانوبس جوان، ابراهیم بندر را ملاقات کرد. ابراهیم بندر، یک کلاهبردار و شهروند ترکیهای بود. این دو با هم یک ماجرای خارقالعاده را تجربه کردند
ایبراهم بندر و شاگردش، اوستاپ، در جستجوی یک عصای سلطنتی بیقیمت هستند که به دست یک فرمانده آنارشیست افتاده است. آنها باید در رقابت با مافیا، پارتیزانها و ارتشهای مختلف، این گنج را به دست آورند.
در سال ۱۹۱۹، جوانی آرمانگرا به نام اسیا، درگیر ماجرایی خطرناک برای یافتن یک عصای جادویی میشود. در این ماجرا، او با یک کلاهبردار آشنا میشود و مجبور میشود تا مهارتهای کلاهبرداری را بیاموزد. این تجربه، شخصیت او را تغییر داده و او را به یک کلاهبردار بزرگ تبدیل میکند.
اورم در سرزمین جن ها به همراه مادربزرگش زندگی می کند و در معدن نیز کار می کند. او که به همه قول داده دیگر دروغ نگوید، برای ازدواج با پرنسس به قصر پادشاه می رود که باد شمالی پرنسس را میدزدد و...