سه برادر در کودکی از هم جدا می شوند و توسط خانواده هایی با ادیان مختلف؛ هندو، مسلمان و مسیحی؛ به فرزندخواندگی گرفته می شوند. آنها بزرگ می شوند و به ترتیب تبدیل به یک افسر پلیس، یک خواننده و صاحب یک بار می شوند. آنها دوباره با هم ملاقات می کنند و زندگی آنها درگیر یک داستان باورنکردنی پر از اتفاقات تصادفی و صحنه های عمل شلوغ می شود...
خانه ي »کدارنات« (ساهني)، تاجر ثروتمند، بر اثر زلزله ويران مي شود. فرزندانش نيز هر کدام به جايي رفته اند. او درمي يابد پسر بزرگش، »راجا« (کمار)، به جرم قتل به 20 سال زندان محکوم شده است. »راوي« (دوت)، پسر دومش، وکيل شده و »ويجي« (کاپور)، پسر سوم، که جواني سخت کوش اما فقير است، از مادر بيمارش مراقبت مي کند...