جانی بلیز در دوران جوانی و زمانیکه حال پدرش بشدت وخیم است مفیستو یا همان شیطان نزد او آمده و با او معامله ای می کند . او حاضر می شود به ازای شفای پدرش از بیماری روح خود را در اختیار شیطان بگذارد اما در ادامه در می یابد فریب خورده است...
تونی و ترو هر دو سال ها در مغازه های ماهی و چیپس مجاور خود زندگی، مالک و کار کرده اند. در حالی که آنها بر اساس یک حادثه فراموش شده رقابت دارند، ورود یک فروشگاه فست فود چند ملیتی آنها را مجبور می کند تا با هم کار کنند و مبارزه کنند...
پس از اینکه مرگ عجیب یک قاضی در صفحه اول روزنامه محلی قرار گرفت، همانطور که دو پلیس نخبه ملبورن در حال بررسی این حادثه هستند، یک پیوند به یک رئیس کازینو مخفی فساد در همکاران آنها را افشا می کند...
جک سیمپسون به یک باشگاه بولینگ چمنی ملحق می شود تا اجازه استفاده از یک پارکینگ رایگان را داشته باشد، اما زمانی که باشگاه دچار مشکل مالی می شود، سیمپسون مجبور می شود با جمعیت بسیار مسن تر بازی کند...