داستان دارسی و آسترید روایتگر عشقی یکطرفه است؛ دارسی عمیقاً به آسترید علاقهمند است، اما این حس از سوی آسترید متقابل نیست. مسیر این داستان عاشقانه، برخلاف انتظارات هر دوی آنها، به سمتی کاملاً متفاوت پیش خواهد رفت.
بازماندگان یک کشتی جنگی که به تازگی غرق شده، موفق میشوند یک زیردریایی روسی را تسخیر کنند. با این حال، سرنوشت آنها را به جزیرهای ناشناس میکشاند که در آن باید با موجودات ماقبل تاریخ و کشنده روبرو شوند.
در یک شهر قرون وسطایی، موجودات اهریمنی که در واقع حیوانات تغییریافته توسط یک جادوگر هستند، ایجاد وحشت کردهاند. یک شکارچی و جنگجویانش برای نجات شهر و مقابله با جادوی او تلاش میکنند.