Joshua David McLerran

 یک پروفسور و باستان شناس که زندگی سختی را داشته. راهی را آغاز میکند تا حقایقی را کشف کند...

 دنیای هالی زمانی که خواهرزاده اش آرزو می کند بابانوئل حقیقت دارد و باید راست بگوید و دروغ نگوید، کاملا وارونه می شود. شغل و زندگی دوست داشتنی اش درهم برهم می شود، او باید یاد بگیرد که بین حق و باطل قضاوت کند...

به دنبال ارائه و تجربه یک اردوی راضی کننده برای پسرش است. اپراتور یک مهد کودک که در همسایگی قرار دارد یک اردو ایجاد کرده است، فقط برای اینکه با دشواری های مالی رو به رو شود و بتواند با اردوی حریف رقابت بکند...

گروهی از بچه هایی که زیر سن قانونی می باشند در حالی که فصل زمستان است و همه جا برف بندان، وارد فرودگاه بین المللی هوور می شوند و کریسمس خود را آنجا جشن می گیرند ...

یک دانش آموز دبیرستانی خجالتی و یک دگرگونی عجیب و غریب ایجاد می کند که زندگی او را برای همیشه تغییر می دهد..

 داستان سریال درباره یک زوج جوان به نامهای «بیلی» و «کدی» است که برای دنبال کردن زندگی رویاییشان به شهر Bakken در داکوتای شمالی نقل مکان می کنند. استخراج نفت توسط کمپانی «بریجز» جان تازه ای به شهر داده و بیلی هم به دنبال فرصت به کمپانی بریجز ملحق می شود. ولی چه بسا سرمایه دار بی رحم کمپانی «هاپ بریگز» مجبورشان می کند که هر چی در توانشان هست را وسط بگذارند حتی ازدواجشان را و...