Brigid Brannagh

داستان عاشقانه ای درباره زنی که "فقط کسی را می خواهد که او را بخنداند" و...

ته آتا سعی دارد تا نمایشی را در سالن برادوی نیویورک اجرا کند و هر چیزی که تا به امروز آموخته از رویاهای زندگی‎اش نشات گرفته است. جواب‎های ردی که او در هر آزمون هنرپیشگی دریافت می‎کند باعث می‎شود تا او به این فکر بیافتد که آیا او برای درخشش در صحنه آفریده شده است یا نه و…

وقتی میلیون‌ها نفر شروع به ناپدید شدن می‌کنند، گبی، خواهرش و سایر همراهانشان باید برای بقا و کشف آنچه در پشت یک اتفاق غیرقابل توصیف رخ داده است، کنار هم بمانند...

زنی پس از کشف اینکه برادر دوقلوی دوست پسر دخترش از یک موسسه روانی فرار کرده است، برای محافظت از دخترش وارد عمل می شود...

جنیفر بکر، رمان‌نویس محبوب جنایی، در یک شهر ساحلی کوچک در کالیفرنیا با دخترش لیلی زندگی مجللی دارد. یک روز، در حالی که لیلی برای دویدن بیرون رفته است، مورد حمله قرار می‌گیرد، اما ...

 هنگامی که یه برنامه آمریکایی برای ایجاد خانه ای ایده آل از تلویزیون پخش میشود . یک روستای دورافتاده در شرق اروپارا نشان میدهد ، جوانانی که بدون فکر به اینکه دنیایی بدون وای-فای رایگان یه مشکل میشه. اما بعد از فیلمبرداری خود را در بین روستاییان خرافاتی پیدا میکنند ، این وضعیت به طول می انجامد و به قتل و خونریزی کشیده میشود و...

 دنیای هالی زمانی که خواهرزاده اش آرزو می کند بابانوئل حقیقت دارد و باید راست بگوید و دروغ نگوید، کاملا وارونه می شود. شغل و زندگی دوست داشتنی اش درهم برهم می شود، او باید یاد بگیرد که بین حق و باطل قضاوت کند...

مردی یک ایمیل خصوصی برای دوستش میفرستد ولی بخاطر تشابه نام ایمیل به یک زن که همکارش است , فرستاده میشود و ...

مارک لوکاس و ترزا کانولی عاشق هم می‌شوند اما مادرانشان برنامه‌های عروسی و احتمالاً آینده مشترکشان را خراب می‌کنند...

وقتی فالگیر کالین را متقاعد می‌کند که دوست پسرش دیک به او خیانت می‌کند، او تصمیم می‌گیرد جلوی آن را بگیرد. پس از اینکه کالین به طور تصادفی دیک را می کشد، دنیل، قاتل مافیایی، به او پیشنهاد می دهد تا اعتبار قتل را به عهده بگیرد...

این سریال به سبک اکشن، ماجرایی و هیجانی است. نقش اول این داستان «جک باور» در ادارهٔ CTU (واحد ضد تروریستی) مشغول به کار است و هر فصل یک روز از زندگی او را در حال مبارزه با یک نقشهٔ تروریستی بزرگ و خطرناک نشان می دهد…

 کارآگاه نیک برکات فکر می کرد که برای کار در دایره ی جناییِ پورتلند آمادست , تا اینکه شروع به دیدن چیزهایی کرد که توضیحی براشون نداشت . و بعد از ملاقات با آخرین بازمانده ی خانوادش , نیک به رازی که در پس این وقایع هست پی می بره . نیک مثل بقیه ی آدمها نیست , اون از نوادگانِ نسلی از شکارچی هاست که به اسم “گریم” شناخته می شن. کسانی که مسوول جلوگیری از تکثیر موجوداتِ ماورالطبیعه هستن. و این گونست که داستانِ نیک آغاز می شه , در حالی که در ابتدا نسبت به این جریان بی میله ولی در حالی که مشغول کار بر روی پرونده های جنایی به همراهِ همکارش هست به جریاناتی بر می خوره که باعث می شه با دنیای این موجوداتِ انسان نما ارتباط برقرار کنه...

سریال “فراری ها” (Runaways) داستان 6 نوجوان را روایت می‌کند. آن‌ها عضو یک خانواده باستانی هستند که هر ساله رسم دارند یکی از کودکان خود را قربانی کنند. این نوجوانان پس از جاسوسی از والدین خود متوجه می‌شوند که آن‌ها در اصل عضو یک سازمان جنایی پیشرفته به نام “غرور” هستند. با این حال، آن‌ها از شیوه زندگی والدین خود حمایت نمی‌کنند و تصمیم می‌گیرند با کشف قدرت و توانایی خود، گروه فراری ها را تشکیل بدهند. آن‌ها تصمیم به فرار از محل زندگی خود می‌گیرند، اما والدین آن‌ها نیز به‌دنبال دستگیری و بازگرداندن فرزندان فراری خود هستند...

این سریال داستانِ دختری به نام مدی هست که به پارتی های شبانه عادت کرده و اوضاع خوبی نداره…