نورا و جیمز، که زمانی موفقترین همکاران در یک آژانس تبلیغاتی برجسته در نیویورک بودند، حالا رقیبانی سرسخت شدهاند. آنها برای به دست آوردن یک مشتری بسیار ارزشمند، که یک کارخانه تولید بستنی محلی با محصولاتی بینظیر است، با یکدیگر رقابت میکنند.
مادری که برای نجات دخترش ناامید شده، گروه جنایتکاران قدیمی خود را جمع میکند تا به یک زندان فوق امنیتی نفوذ کنند. تنها امید آنها، شوهر او، در آن زندان نگهداری میشود.
یک افسر قانون مرزی و یک کارآگاه هندی برای دستگیری گروهی از نوجوانان جنایتکار به نام باند روفس بک با هم متحد میشوند. این گروه نوجوانان بیرحم هستند و مرتکب جنایات زیادی شدهاند.
تریسی بیست و یک ساله به دوست پسرش مارک که با مردی رابطه دارد وارد می شود و تصمیم می گیرد او را ترک کند. پس از ارزیابی گزینه های محدود خود، او با یک معامله به مارک باز می گردد - اگر او با او ازدواج کند، اتفاقی را که تا به حال رخ داده را فراموش می کند. مارک شرایط او را می پذیرد، اما هیچ یک به طور کامل فداکاری هایی که باید انجام دهند را درک نمی کند.
یک صاحب سیرک گروهی از دوستان و ستارگان شبکه های اجتماعی را به منظور گرفتن جشن به خانه ی خود دعوت می کند. هر کس بتواند بدون ترسیدن مدت مشخصی را دوام بیاورد، 250 هزار دلار پول گیرش خواهد آمد. اما خطرات ممکن است واقعی تر از آن چیزی باشد که در ابتدا تصور می شد. ستارگان به زودی می فهمند که برای پول رقابت نمی کنند، بلکه برای زندگی خود نیز می بایست مبارزه کنند…
"کالان" با شیاطین و جرم و جنایت در شهِر لس انجلس مبارزه می کند ، او توسط گروهش از لحاظ اسلحه تامین می شودتا اینکه با بزرگترین دشمن خود "Gunnar" روبه رو می شوند و ...
پنج سال قبل ، لارا آلکات و دیگر 11 اعضای هیئت منصفه ی دادگاه قاتل سریالی معروف ، سایمن بوردیاس را مجرم شناخته و به خاطر قتل های زیادی که انجام داده به اعدام محکوم می کنند . اما الان قضیه ی مرموزی ...
یک سرباز اتحاد ، در راه برگشت به خانه ، به جیم ونس و نامزدش آلیسون هاتفیلد برمیخورد . آنها با فکر اینکه یکی از همسایه هایشان برای اتحاد بجنگد ، عصبانی هستند ...
کالان با قدرت خارقالعادهای که از یک صلیب سلتیک باستانی به دست آورده، به مبارزه با شیطان ادامه میدهد. او در این راه به تیمی از متخصصان اسلحه میپیوندد و با یک امپراتوری غیرقابل توقف در لسآنجلس میجنگد...