یک زوج دوستداشتنی که در حومه شهر زندگی میکنند، پس از خریدن خانه پدربزرگ یک نوجوان پریشان، توسط او و دوستانش مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. این نوجوان، آن خانه را مکانی مقدس میدانسته است.
مادری که برای نجات دخترش ناامید شده، گروه جنایتکاران قدیمی خود را جمع میکند تا به یک زندان فوق امنیتی نفوذ کنند. تنها امید آنها، شوهر او، در آن زندان نگهداری میشود.
یک سرآشپز قنادی، رویای افتتاح فروشگاه پستی خود را دارد. او با یک سرآشپز دیگر برای یک رویداد بزرگ باید یک منوی واقعاً الهام گرفته در زمان کریسمس ایجاد کنند...
این فیلم ویل هورتون را دنبال میکند و فیلمنامهای را که قبل از مهلت شب کریسمس مینویسد. او یک داستان جشن بر اساس خانواده و دوستانش در "سالِم" میسازد، اما با پیچ و خمهای زیاد...
لی در روز عروسی خود توسط فیث، نامزد سابق همسرش، ربوده میشود. پس از فرار، لی به این فکر میافتد که آیا فیث واقعاً دچار توهم بوده یا قصد نجات او را داشته است. داستان حول ربوده شدن لی، فرار او و تردیدهای او در مورد انگیزههای فیث میچرخد.
فیلم ماجرای مدرسه ای کاتولیک در شهر کوچک کانکتیکات را دنبال می کند که وقتی یک ملکه نوجوان وارد آنجا می شود روابط عاشقانه ای بین دانش آموزان شکل می گیرد و...
سگی پس از کاشت میکروچیپ که به او قدرت خاصی می دهد، پسر جوانی را درگیر گفتگو و ماجراجویی می کند. سگ، پسر و دوستش که با یک افسر پلیس محلی دوست می شوند، با خنثی کردن نقشه موذیانه یک دانشمند شرور برای تبدیل همه بچه ها به ربات های بی فکر، به تلاشی برای نجات جهان می روند...
داستان سریال که روایت آن از اوایل دهه هشتاد میلادی آغاز می شود حول نحوه شکل گیری اپیدمی کراک کوکائین در این دوره متمرکز گشته و از شخصیت های داستانی متفاوت و فراوانی بهره می برد. در این دوران و درحالی که جوانی به نام Franklin Saint در تلاش برای ایجاد امپراتوری مواد مخدر برای خود می باشد، ماموری وابسته به سازمان CIA به نام Teddy McDonald در عملیاتی غیر رسمی در تلاش برای یافتن راهی جهت تامین مالی شورشیان نیکاراگوئه است و کشتی گیری مکزیکی به نام Gustavo Zapata در نبرد قدرتی درون خانواده ای تبهکار گرفتار شده است...
در سریال جدید و زیبای Mistresses «ساوی» زنی موفق در حرفه شغلی خودش، که در حال مخالفت با شریک حقوقیش و قصد شروع یه زندگی با شوهرش هری رو داره، و خواهر هوس باز و دارای روحیه آزادش هیچی بیشتر از این نمیتونه باشه: مجرد، همیشه دنبال دوستیابی و پارتی و خوشگذرونی و متکی به خواهر، دوست صمیمی مشترکشون «ایپریل» تازه طلاق گرفته و مادر دو بچه ست، و میخواد بعد این تراژدی زندگیشُ رو بازسازی کنه و شروعی دوباره و حرکتی به جلو داشته باشه، با حمایت و راهنمائی نزدیک ترین دوستاش ، و دوستشون «کارن» یه تروپیست موفق که دوباره با دوستاش ارتباط برقرار میکنه وقتی یه رابطه پیچیده بیش از حد عمیق با یکی از بیماراش شروع میکنه…