یک مرد به نام جیسون و مادرش یون از کودکی با هم در چایناتاون به کلاهبرداری از مردم می پردازند . آن ها همراه با صاحب فروشگاه محلی، آندی، که از جیسون از بچگی مراقبت میکرده، تصمیم میگیرند کار بزرگ آخر را انجام دهند. هدف آنها خانم اپل، بنیانگذار شرکت خودرو Tao Lin است. جیسون تظاهر میکند که نوهی گمشدهی خانم اپل است و ...
یک دانش آموز دبیرستانی هر روز صبح برای دختری که عاشقش است صبحانه می فرستد. اما دختر علاقه ای به این کار ندارد، بنابراین بهترین دوست او، به جای آن یک سال صبحانه رایگان می خورد. آنچه به عنوان یک سوء تفاهم شروع می شود به یک عشق شیرین تبدیل می شود....
هان کوچولو با مادربزرگش، عمه هان هسیائو، در کوهستان زندگی می کند. در روزهای بارانی، هان کوچولو جلوی شومینه می نشیند و به قصه های رنگارنگ و اسرارآمیز عمه هان هسیائو گوش می دهد...
دختر بزرگ یک خانواده از هم پاشیده و آشفته کار می کند تا خانواده را کنار هم نگه دارد و از خواهر و برادرهای کوچکترش مراقبت کند که در زندگی جنایتکارانه غوطه ور هستند.
“یوان” پس از تمام کردن درس خود در دبیرستان برای کار عازم تایپه می شود. “یون” سال بعد نزد او رفته و با هم سخت کار می کنند تا پول لازم برای ازدواجشان را تهیه کنند. اما “یوان” مجبور می شود به ارتش بپیوندد و “یون” با مردی دیگر ازدواج می کند و…
در زمان سلسله چینگ، پسر جوان یکی از ژنرال های سلسله مینگ برای یادگیری هنرهای رزمی به معبد شائولین فرستاده می شود تا بتواند انتقام پدر متوفی خود را بگیرد...