داستان در مورد سیمون، مردی عمیقاً مذهبی در قرن چهارم میلادی است که برای نزدیکی بیشتر به خدا بر فراز ستونی زندگی میکند. شیطان که خواهان بازگشت او به زمین است، تلاش میکند تا او را اغوا کند.
دخترانی که در طول تعطیلات بهار به نشستن در یک مدرسه شبانهروزی تنبیه شدهاند، نمیدانند که مدرسه توسط روح ناآرام یک دانشآموز سابق که به دنبال انتقام است، تسخیر شده است...
» عالیجناب نوبیل « ( رامبال ) و همسرش » لوسیا « ( گالاردو )، پس از گذراندن بعدازظهرى در یک اپرا، پذیراى هجده مهمان براى مهمانى شام خود مىشوند. مهمانى به خوبى برگزار مىشود، اما پس از خاتمه ى آن به دلیلى ناشناخته هیچکس را یاراى ترک سالن پذیرایى خانه ى » نوبیل « نیست.
"ماکاریو" گرسنه و فقیر، آرزوی یک وعده غذای خوب را دارد. وقتی همسرش برای او یک بوقلمون آماده می کند، "ماکاریو" با سه موجودیت روبرو می شود، شیطان، خدا و مرگ. آنها از او درخواست غذا می کنند اما او فقط به "مرگ" جواب مثبت می دهد و...