عورَن، یک تاجر ثروتمند، برای فخرفروشی به دوستانش، مهمانی سال نو را در گاوصندوق خانه جدیدشان برگزار میکند. اما در گاوصندوق گیر میافتند و هیچکس برای کمک به آنها وجود ندارد.
کومالی سبر در حالی از تخریب خانه سالمندان در محله پدربزرگش مطلع می شود که در حال درخواست دختر از پسر بزرگش چوهر است و این تصور را ایجاد می کند که از این تخریب جلوگیری خواهد شد...
این گروه که این دفعه با Ada (جزیره) برگشتد ، این بار در حالی که از یک طرف میخواهند با شرایط جزیره خودشان را وفق بدهند ، از طرف دیگر هم با لذت بردن از دریا و آفتاب ، آماده ماجراهای جدید میشوند . در حالی در این جزیره که مدت معینی در آن اقامت دارند ، امتحان بقا در حیات را میگذرانند که با وقایع کمیکی که برسرشان می آید و با اضافه شدن کاراکترهای مرموز و حتی ترسناک ، ماجرا به جاهای باریک کشیده میشود و...
زوجی که در آرزوی بازنشستگی آرام هستند، کافهای را افتتاح میکنند، اما با تجربیات غیرمنتظرهای روبرو میشوند. این فیلم، داستان ماجراجوییهای این زوج و کافهشان را روایت میکند.
داستان زنی جوان است که برای رسیدن به زندگی بهتر با مردی ثروتمند ازدواج میکند اما پس از مدتی عاشق دیگری میشود و در تلهی این ازدواج گرفتار میآید. او برای رهایی از این وضعیت، به فکر قتل همسرش میافتد.