جنیفر زندگی جدیدی را به دور از شوهر سابق آغاز می کند، اما در حالت ترس قرار می گیرد زیرا چیزی او را در زمان خواب می خورد. او باید با ترس های خود مقابله کند تا قبل از آخرین نیش، نبرد نهایی را برای بقا به راه بیندازد.
“جاناتان” یک مرد تنها است، او یک روز وقتی وارد خانه خود می شود یک زن جوان را مقابل خود می بیند که به طور ناگهانی می میرد و جاناتان این موضوع را به هیچ کس اطلاع نمی دهد چرا که او از این بابت که دوستی برای خود پیدا کرده خوشحال است ولی بدن این زن شروع به پوسیدگی می کند و حالت اولیه خود را از دست می دهد و …
دو زن خود را بین مرگ و زندگی در دام یک ماشین تاریک و مرموز می بینند. همانطور که آنها برای فرار جستجو می کنند، باید با لورس ها مبارزه کنند، نژادی از موجودات که مصمم هستند آنها را تا شب زندانی کنند...