کریشنا مهرا(هریتک روشن) پس از مرگ پدر و مادرش همراه با مادربزرگش در یک منطقه دورافتاده ولی زیبا و کوهستانی زندگی میکند، روهیت مهرا ۲۰ سال پیش مردهاست. کریشنا تنها است و سرگرمی خاصی ندارد تا اینکه گروهی توریست به آن منطقه میآیند در هنگام فرود چتر یکی از این گردشگرها که پریا(پریانکا چوپرا) نام دارد دچار مشکل میشود و کریشنا او را نجات میدهد، پریا در آن جا پی به قدرت خارقالعاده و فرا انسانی کریشنا میبرد. به تدریج کریشنا عاشق پریا میشود...
داستان در مورد زنی است که میان عشق دو مرد گیر افتاده. از یکی از آن ها می ترسد و در عین حال برای دیگری دل می سوزاند. او باید برای انتخاب یکی از این دو تصمیم بگیرد...