وقتی دو دوست صمیمی که با هم یک برنامه آنلاین تاریخ با موضوع ترسناک را اجرا میکنند، تصمیم میگیرند یک قسمت درباره محل شکار جادوگران قرن هفدهم بسازند، به نظر میرسد که توسط نیروهای شیطانی ماوراء طبیعی مورد وحشت قرار میگیرند.
کریستین کسیتالو زمانی یک بازیکن با استعداد در هاکی بود. حالا ، او هیچ کس نیست. سپس ، پس از یک شب گذراندن با هم ، دوست خوب الکس گم می شود. کریستیان به طور فزاینده ای تهاجمی عمل می کند و ...
کارگاه یونا لینا(توبیا زیلیا کوس) از دکتر اریک بارک(میکائیل پِرش برانت) می خواهد تا با استفاده از روش هیپنوتیزم ژوزف پسر نوجوان بازمانده از قتل عام بی رحمانه خانواده اش را به حرف آورد. دکتر بارک کم کم به نتایجی می رسد اما ناشناسی پسر خود او را می دزدد و به او هشدار می دهد در صورتی که دست از هیپنوتیزم برندارد او را خواهد کشت. کارگاه لینا با کمک دکتر بارک پی می برد که لیدیا مادر حقیقی ژوزف عامل قتل عام بوده و در این راه ژوزف را وادار به کشتن افراد خانواده اش کرده است. آنان با کمک سیمونه (لِنا الین) همسر دکتر بارک محل اختفای لیدیا -را پیدا می کنند و پسربچه را نجات می دهند اما لیدیا کشته می شود…
داستان فیلم Red Dot از آ جایی که شما آغاز میگردد که زنی به نام نادجا، باردار میشود. او و همسرش تصمیم میگیرند که به شمال سوئد سفر کنند و رابطهی خود را دوباره از نو آغاز نمایند. همه چیز خوب پیش میرود تا اینکه اتفاقاتی رخ میدهد و سفر عاشقانهی این زوج به یک کابوس ترسناک و عجیب تبدیل میشود و ....
این فیلم اقتباسی از کتاب پرفروش مگ ولیتزر Meg Wolitzer احترام همگان را برانگیخته است. پشت هر مرد بزرگ، همیشه یک زن بزرگتر وجود دارد، همسری متعهد و کامل که چهل سال عمر خود را قربانی آرزوها و جاه طلبی های شوهرش میکند. در واقع پیمان سرنوشت ساز آنها یک مصلحت ناعادلانه است. تا اینکه آنها به نقطه شکست میرسند و جون در آستانه دریافت جایزه نوبل ادبیات توسط جو او را ترک میکند...
تو یه آینده نزدیک، آسیبپذیرترین مناطق سوئد دیوارکشی میشن و قوانین خاصی روشون اجرا میشه. وقتی وزیر کشور تو بزرگترین منطقه، شهر پارادایس، دزدیده میشه، فردریکا، مامور سِپو (SÄPO)، از امیر، یه مبارز سابق اِماِماِی (MMA) که با حبس ابد روبهروئه، کمک میخواد. ماموریتش: نفوذ به شهر پارادایس و پیدا کردن وزیر، وگرنه شانس دیدن دوباره دخترش رو از دست میده.
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل "اُرساند"، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، "کوپنهاگن" دانمارک و اداره ی تجسس جرائم "مالمو" از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد "ساگا نورن" و از دانمارک "مارتین راد" روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...