شب پیش از سفر کلر رینولدز به پاریس، او با غریبهای مرموز و خوشسیما روبهرو میشود. این آخرین خاطرهای است که از آن شب دارد، زیرا صبح روز بعد در هواپیپی بیدار میشود، در حالی که هیچ چیز از وقایع پس از آن به یاد نمیآورد.
داستان فیلم با شیوع ویروس کرونا در سرتاسر دنیا و آغاز قرنطینههای خانگی، رابطهی مستقیمی دارد. ماجرا از آنجایی آغاز میشود که گروهی از دوستان صمیمی، یک میهمانی آنلاین برگزار میکنند. پس از استفاده از مواد مخدر و قرصهای روان گردان، اوضاع به صورت بسیار بدی پیش میرود و خانهی این افراد، به مناطق خطرناکی تبدیل میشود...
روزنامه نگاره جوانی برای بررسی قتل مشکوک پدرش به روستای دوران کودکی خود باز میگردد ، اما طولی نمیکشد که متوجه تهدید گروهی از جنایتکران بر سر زمین کشاورزی شامل حال وی میشود و ...
«جن کورنفلدت» زنی است که مرده ایده آلش، «اسپنسر» را پیدا می کند و بعد از آشنایی مختصر، آن دو با هم ازدواج می کنند. اما زندگی شاد آنها تا زمانی دوام می آورد که در تولد سی سالگی اسپنسر آنها می فهمند جایزهای چند میلیون دلاری برای سر او تعیین شده است. قاتلانی که قصد جان او را دارند، مدتهاست که این زوج را تعقیب می کنند و ممکن است هرکسی باشند: دوستان، همسایه ها و ….
در لس آنجلس "نیکی" که به سی سالگی خود نزدیک می شود خانه و ماشینی ندارد اما در عوض از چهره خوبی برخوردار است.او با زنهای ثروتمند 35 یا 40 ساله رابطه برقرار می کند و...