داستان سه دختر نوجوان آمریکایی که هر سه از چین به فرزندخواندگی پذیرفته شده اند. ملاقات آنلاین آنها الهام بخش زنان جوان برای مقابله با سوالاتی است که در مورد جوانی از دست رفته خود دارند...
کریستین فینگان که در یک حیاط خلوت کوچک در اوج همهگیری کووید-19 فیلمبرداری شده است، کالبد شکافی اجتماعی خود را به موضوعاتی از نامهای دارویی گرفته تا QAnon میآورد...
جورج استفانوپولوس با کریستوفر استیل جاسوس سابق MI6 برای یک مصاحبه اختصاصی در سراسر جهان می نشیند و اولین مصاحبه او از زمان انتشار مجموعه گزارش های اطلاعاتی است که اکنون به عنوان پرونده "استیل" شناخته می شود...
کیونگ 22 ساله به بررسی داستان ها و آسیب های خانواده اش می پردازد و پیچیدگی سیاست، جنسیت، کنترل تولد و قدرت سیاسی اجتماعی بر بدن زنان را بررسی می کند...
برای شهری مانند هات اسپرینگز در آرکانزاس، هتل "مجستیک" یک جایگاه مهم در خاطرات مشترک شهروندان داشت. با وجود تعداد زیادی مالک و وعدههای آنها برای بازسازی، این ساختمان خالی از سکنه باقی میماند و در نهایت در سال ۲۰۱۴ آتش می گیرد ...
یک فیلم مستند 60 دقیقه ای از اولین رویداد CrossFit Sanctional در جهان است. مقام اول رقبای مرد و زن واجد شرایط برای شرکت در رقابتهای تناسب اندام در ایالات متحده است...
به عنوان سومین قسمت از سه گانه "جشن روز ملی" با مردم من، کشور من (2019) و مردم من، میهن من (2020)، کشور من، والدین من بر چهار خانواده چینی در چهار دوره مختلف تمرکز دارد...
یک خبرنگار و یک نویسنده به طور تصادفی به گذشته سفر می کنند و در سال 1987 به دام می افتند. هر دو در جستجوی حقیقت قتل های زنجیره ای گذشته هستند و در جریان آن، هر دو متوجه می شوند که اهدافشان تا حدودی به یکدیگر مرتبط است.
بو یونگ جو یک جراح معروفه که ناگهان ناپدید میشه و هیچکس نمیدونه چه اتفاقی افتاده. بو یونگ جو الان به عنوان “معلم کیم” زندگی میکنه و اسم خودش رو گذاشته دکتر رمانتیک، او از تنهایی و زندگی در انزوا لذت میبره. کانگ دونگ جو به خاطر اینکه کسی رو زمین بزنه دکتر میشه و یون سئو جون هم به خاطر اینکه توجه یک نفر رو به دست بیاره دکتر میشه. بعد از اینکه اونها با معلم کیم آشنا میشن درباره ارزشهای زندگی و راحتی و آسودگی خاطری که عشق بهشون میتونه بده پی میبرن…
این مستند داستان یک پسربچه 8 ساله را روایت می کند که به دلیل سوء استفاده خانوادگی، جان خود را از دست داد و ناتوانی سامانه های حمایتی در نجات او را نشان می دهد.
“کوماتسو نانا” به دنبال دوستش “شوجی” به توکیو نقل مکان میکند تا به زندگیای که همیشه رویای آن را داشته، دست یابد. در قطاری که به مقصد توکیو در حرکت است، او “اوساکی نانا” را ملاقات میکند، دختری که خوانندهی یک گروه پانک راک به نام “بلست” است و او نیز عازم توکیوست تا به آرزوی خود برای تبدیل شدن به یک حرفهای دست یابد. پس از رسیدن به توکیو آن دو راه خود را از هم جدا میکنند اما دست سرنوشت دوباره آنها را با یکدیگر روبرو میکند واین دو دختر همنام در توکیو همخانه نیز میشوند. کمکم پیوند دوستی دو “نانا” محکمتر و عمیقتر میشود و در کنار هم با مشکلاتی که در زندگی عاشقانه و کاری آنها بوجود میآید، روبرو میشوند.
در آینده ، زندگی بین دنیای دیجیتال و فیزیکی رو به تیرگی می رود. مرز بین تکنولوژی و بشریت به ماورای تصورات کشیده میشود با موجوداتی که باعث ایجاد هم دنیای فیزیکی والکتریکی می شوند.با یکی شدن انسان و ماشین -یک سطح فرمانشی/سیبرنتیک زندگی خلق می شود-زندگی که تا تعریف دوباره بشریت ادامه می یابد.
تاتسومی، جنگجوی جوان و شجاع، برای جمع آوری پول برای روستای گرفتار قحطیاش به سمت پایتخت حرکت میکند. اما در آنجا با فساد و ظلم فراوان مواجه میشود که منبع آن وزیر فاسد و خبیث است که امپراتور کودک را تحت تأثیر قرار داده است. تاتسومی که خود نزدیک بود به دام فساد بیفتد، عضو گروه نایت رید میشود. این گروه از قاتلان حرفهای تشکیل شده است که قصد دارند با اعدام بدون همدردی مقصران فساد، پایتخت را پاکسازی کنند.
دانشآموز دبیرستانی «هایاسه ناگاتورو» عاشق اینه که وقتهای بیکاری سر به سر سنپایش بذاره! بعد از اینکه ناگاتورو و دوستاش به طور تصادفی نقاشی یه هنرمند مشتاق رو پیدا میکنن، اونا از بیرحمانه سربهسر گذاشتن سنپای خجالتیشون لذت میبرن. و اون با سماجت خاصی تصمیم میگیره این بازی ظالمانه رو ادامه بده و هر روز بهش سر میزد تا سنپای هر کاری که اون میخواد رو به سرعت انجام بده، که کاملا باعث اذیت شدن سنپای میشد. یه مقدار برنگیخته و تا حدودی ترسیده، سنپای دائما به زور وارد مسخره بازیهاش میشد همونطور که از سلایقش، عادتهاش و حتی شخصیتش بر علیه استفاده میشد و ...
پس از گذراندن یک زندگی وقف شده برای خدمت به کشور و مردمش، یکی از آرزوهای انگلیس برای رهایی از بار پادشاهی و آموزش در واقع شنیده شد، اما به عنوان یک دختر زیبا! اینگلیس که در آیندهای دور به عنوان دختر شوالیههای مشهور دوباره متولد شد، اکنون میتواند روی تسلط بر هنرهای رزمی تمرکز کند. یک آرزو برآورده شد و اینگلیس در خط مقدم خواهد بود و رویای تبدیل شدن به قوی ترین شوالیه را برآورده می کند.
این داستان عشق جی اون هو و جی اون دونگ را نشان میدهد که در جوانی با هم آشنا شده و عاشق یکدیگر میشوند. اما سرنوشت آنها را به سختی از هم میگیرد و بعد از 20 سال دوری، دوباره رو در رو میشوند. جی اون هو که حالا یک بازیگر معروف است، همچنان عشق قدیم خود را فراموش نکرده است. آیا این دیدار میتواند شعله عشق را در قلبش دوباره روشن کند، یا دیر شده است؟
یک متخصص روابط عمومی کمبود تجربه و صلاحیت خود را با اشتیاق و سخت کوشی خود جبران می کند. او به طور غیر منتظره ای درگیر یک رسوایی استخدام می شود زیرا متوجه می شود که او فقط به عنوان "استخدام تنوع" استخدام شده است و سعی می کند مخالفان، مافوق های خود و همسالانش را به چالش بکشد.
وقتی عشق برای مدت طولانی نگه داشته شود ... آیا آن احساس شکوفا می شود؟ سئو هان جون مدت زیادی است که عاشق دوست دوران کودکی خود جو یو جائه بوده است. او میدانست که احساساتش متقابل نخواهد بود، و این مهم نبود، زیرا حتی در خواب هم نمیدید که به او اعتراف کند. اما این بار می خواست عشقش را ابراز کند...
لی یون (Lee Dong Wook) ، روباهی نُه دم که قابلیت تبدیل شدن به انسان را دارد و اکنون وارد شهر شده و میان آدم ها زندگی میکند ، این درحالیست که نام جی آه (Jo Bo Ah) کارگردان نترسی است که از حضور این روباه باخبر شده و تلاش میکند تا آن را شکار کند. از طرفی ، لی رانگ (Kim Bum) برادر لی یون مدت هاست که میان انسان ها زندگی میکند اما همیشه احساس تحقیر توسط انسان ها را دارد و با ظاهری خوب به مردم نزدیک شده و بدترین بلاها را بر سرشان می آورد و…
داستان سریال دونگ یی به زمان سلطنت شاه سوکجونگ از پادشاهان دودمان جوسان میپردازد. شخصیت اصلی مجموعه، دختر جوانی است به نام دونگ یی که پدرو برادر خود را در کودکی از دست داده و به عنوان خدمتکار، ناخواسته وارد دربار سلطنتی میشود. او موفق میشود اعتماد ملکه را به دست آورده و ...
چون ایل (Park Hyuk-Kwon) با را یئون (Park Sun-Young) ازدواج کرده و دختری به نام ایک هی (Kim Ji-Min) دارند. (چون ایل) به عنوان یک کارمند حقوقی کار می کند و سعی می کند در شرکت خود بماند. را یئون نگران حقوق کم شوهرش و دوران نوجوانی دخترش است.
برای هزاران سال، وایکینگ ها اسم خودشون رو برای قوی ترین و خشن ترین خاندان بودن ثابت کردن. تورفین، پسر یکی از بزرگترین مبارزهای وایکینگ، بچگیش رو توی میدان جنگ گذرونده که اونقدر ماجراجویی و تجربه کسب کنه که بتونه انتقام پدرش که به قتل رسیده بود رو بگیره.
پس از مرگ در عمل متوقف کردن جنایت در ژاپن مدرن، قهرمان ما به عنوان کاین فون سیلفورد، سومین پسر یک خانواده نجیب در دنیای شمشیر و جادو تناسخ می یابد. در زندگی جدیدش، همه بچه ها از خدایان برکت دریافت می کنند... اما قابیل به طور غیرمنتظره ای با یک قرنیز کاملاً عظیم و فوق العاده از قدرت های جادویی برکت می یابد. اگر قرار باشد رویای او برای سفر به جهان به عنوان یک روح آزاد محقق شود، او نمی تواند بیش از حد توانایی های خود را برای افراد اشتباه آشکار کند. یک ماجراجویی سبک دل و فراری در دنیایی دیگر آغاز می شود!