مِیچن شاله در روایتی شخصی، تأثیر همیشگی جنگ ویتنام بر زندگی خود را بیان میکند. او به شرح دوران کودکیاش در بحبوحه جنگ، شجاعت مادرش و مهاجرتشان از ویتنام به فرانسه میپردازد.
نمایش تلویزیونی مورد علاقه هانا، شیرینی فروشی را تسخیر می کند. وقتی تهیه کننده مرده پیدا می شود، هانا و نورمن با هم تیمی می شوند تا قاتل را پیدا کنند. چاد هانا را به دادگاه دعوت می کند.
در این دنیا هزاران معمای حل نشده وجود دارد، مشکل اینجاست که این معماها تبدیل به بزرگترین ترس های زندگی ما می شوند. این داستان ها بدترین کابوس های ما را بیدار می کنند.
با شروع دوران ریاست جمهوری ترامپ، جنبش شبه نظامیان آمریکایی که با شورشهای 6 ژانویه مرتبط هستند، با دسترسی بیسابقه به استوارت رودز، رهبر تازه آزاد شده گروه «حافظان قسم» و پسرش داکوتا که از افراطگرایی روی گردانده، مورد بررسی قرار میگیرد.
شان اسپنسر، کارگردان، با تلفیق فیلمهای خام و بازتابهای تأثیرگذار، تجربهای همهجانبه را به وجود میآورد که بینندگان را از دیدگاه هکتور، سرباز پیاده 19 ساله در خیابانهای عراق، به واقعیتهای وحشتناک جنگ وارد میکند.
رویال رامبل 2025، سی و هشتمین دوره این مسابقات، توسط کمپانی دبلیو دبلیو ای در تاریخ 12 بهمن 1403 در ورزشگاه لوکاس اویل در ایندیاناپلیس آمریکا برگزار شد.
در اوایل قرن بیستم، یک بحران زیستمحیطی مرموز، تقریباً ماهیهایی را که بیشتر مردم به آنها اهمیت میدادند در بزرگترین اکوسیستم آب شیرین روی زمین - دریاچههای بزرگ - نابود کرد.
رویداد FireAid در تاریخ 30 ژانویه در سالن های Intuit Dome و Kia Forum برگزار شد.این رویداد با حضور هنرمندان و چهره های برتر موسیقی و سرگرمی برگزار و هدف آن جمع آوری کمک های مالی برای بازسازی مناطقی است که در آتش سوزی های اخیر آسیب دیده اند. همچنین، این رویداد به منظور حمایت از اقداماتی برای پیشگیری از آتش سوزی های مشابه در آینده در جنوب کالیفرنیا برگزار شد.
شرکت مسابقات شوالیهگری «سوارهکاران جدید عصر طلایی»، که تحت رهبری سوارکار باتجربه، دیوید شید، فعالیت میکند، در جشنواره «جنگل شروود» تگزاس، صحنههایی واقعی و مهیج از شوالیهها، نبردهای زرهپوش و مسابقات تورنمنت را به تصویر کشید.
تام گرین، با طنزی شیرین، تجربیاتش از مهاجرت از هالیوود به یک سبک زندگی سادهتر در روستا را به اشتراک میگذارد. او همچنین دیدگاههای طنزآمیزی درباره چالشهای رسانههای اجتماعی مدرن و سایر موضوعات مرتبط ارائه میدهد.
این فیلم به روایت داستانهایی اشاره میکند که در پشت صحنه اجراهای موسیقی، نمایشهای کوتاه و حضورهای کوتاه اما پررنگ هنرمندان در پنجاه سال گذشته پنهان مانده است. این داستانها به نوعی فرهنگ و اخبار را شکل دادهاند و حاوی نکات جالب و شنیدنی هستند.
رویداد «WWE Saturday Night’s Main Event 40» در سال ۲۰۲۵ با تمرکز بر رقابت رومن رینز و کودی رودز برای تصاحب عنوان قهرمانی همراه بود. همچنین، مسابقه سث رالینز و گانتر برای تعیین بهترین کشتیگیر فنی و دفاع ری ریپلی از عنوان قهرمانیاش مقابل بیانکا بلر از نکات مهم این شب بود. این رویداد با بازگشتهای غافلگیرکننده و خیانتهایی که آغازگر فصل جدیدی در داستانهای WWE بودند، به پایان رسید.
این کنسرت تجربهای نوآورانه است که در آن موسیقی بیورک با تکنولوژیهای روز مانند واقعیت مجازی و تئاتر دیجیتال ترکیب میشود و در پایان، گرتا تونبرگ، فعال محیط زیست، پیامی در همین خصوص ارائه میدهد.
گروه نافرمان IIIB و معلم خاصشان، یان سینکیویچ، دوباره دور هم جمع شدهاند. زندگی آنها پر از ماجراهای عاشقانه، مشکلات و اتفاقات مدرسهای است. با پیوستن کورک، نابغه ریاضی، به این گروه، اعضای آن سعی میکنند...
پلیسی به نام هیون جون، پس از اصابت صاعقه، صاحب قدرت خارقالعادهای میشود و متوجه میشود افراد دیگری نیز این تجربه را داشتهاند. او درگیر ماجراهای غیرمنتظره میشود و تلاش میکند تا هم به عنوان پدری با مشکلات خانوادگی و هم به عنوان پلیسی با قدرتهای ویژه در دستگیری یک جنایتکار موفق شود.
دونگنان، کارمند ۵۸ ساله یک رستوران، به دلیل کمکاری و غرور، پس از سالها کار، به سمت نگهبانی تنزل رتبه یافته است. او در خانه نیز با همسرش درگیر است و مورد بیتوجهی خانوادهاش قرار دارد.
تصاویر جدید و دیده نشده، پیامهای صوتی اختصاصی، و شرح وقایع از زبان نزدیکان جف باکلی، پرترهای گیرا از این موسیقیدان مستعد ارائه میدهد؛ هنرمندی که در سال ۱۹۹۷، تنها با انتشار یک آلبوم، به شکلی غمانگیز از دنیا رفت.
جو دول هو (پارک شین یانگ) دادستان میشود تا موقعیت اجتماعی بهتری داشته باشد، اما نمی تواند از فساد محل کارش چشم پوشی کند. گزارش این فساد؛ باعث از دست دادن همه چیزش می شود. او زندگیش را از نو می سازد و به عنوان وکیل در دفتر حقوقی منطقه ای کوچک کار می کند و سخت تلاش می کند تا وکیلی متعهد به عدالت باشد و از فقرا و بی گناهان محافظت کند…
چا وو هیوک (پارک شی هو) یک دادستانه که از خبرنگاری در یک روزنامه کار خود را آغاز کرده. وقتی پدرش در یک حادثه نامشخص میمیره و مادرش هم خودکشی میکنه زندگیش دگرگون میشه. او حالا تمام تلاشش رو برای برملا کردن حقیقت و گرفتن انتقام میکنه…
کیم هه جا امیدوار است گوینده شود. او صادق است و شخصیت مثبتی دارد اما ناگهان به یک زن ۷۰ ساله تبدیل میشود که قابلیت دستکاری در زمان دارد.لی جون ها میخواهد یک خبرنگار شود. او برای رسیدن به آرزویش سخت تلاش کردهاست، اما اکنون با ناامیدی زندگی میکند. او با کیم هه جا آشنا میشود.
کیم بو می (لی یو ری) یه مجری اخبار تلویزیونیه که فقط به خودش اهمیت میده. لی بوم یه زمانی بازیگر محبوبی بوده ولی الان یک همسر خوب و قانون منده که فقط به خانواده اش اهمیت میده. به طریقی بدن این دو نفر با هم جابجا میشه و این شانس به اونها داده میشه تا تجربه جدیدی رو کسب کنند و…
هاسومی کیوکو یک وکیل است که وقتی مادرش فوت کرد، کار خود را ترک کرد. شوهرش یک دادستان نخبه است که به عنوان رهبر یک اداره تحقیقات ویژه در دادسرای منطقه توکیو کار می کند. با این حال، وی به فساد متهم شده و دستگیر شد. زندگی کیوکو به عنوان یک "همسر خوب" شروع به تغییر می کند. برای محافظت از فرزندانش، تصمیم می گیرد دوباره به عنوان یک وکیل کار کند. او به طور موقت در یک دفتر حقوقی استخدام شده است و برای اولین بار در طی 16 سال به عنوان وکیل کار می کند.
سریال بر روی رابطه خطرناک بین استاد دانشگاه به نام "لی" و دانشجو او "رز" تمرکز دارد. اما پس از یک سری رویدادها، همه چیز بین این دو منجر به رابطه ای مرگبار می شود ...
پونگ سانگ (یو جون سانگ) مردی میانسال و تنهاست که هیچوقت نتوانسته برای خودش زندگی کند. او تاکنون از 4 خواهر و برادر کوچکترش نگهداری کرده است و آن ها را از نظر مالی تامین کرده است. آیا او بالاخره می تواند در زندگی اش به شادی برسد؟
جین یه بچه عجیب هستش با یه علامت روی دستش داره. اون زندگی فقیرانه ولی در عین حال آرومی رو با پدربزرگش همراه با سایر آواره ها و خانه به دوش های بی بضاعت , پشت سر میذاره . تا اینکه یه روز زندگی آرومش با ظاهر شدن یه هیولای عجیب غریب به اسم پلیر یا بازی کننده عوض میشه , کسی که شروع به قتل عام بریدن سر تمام نزدیکان اون میکنه و …
“به ملکه Dekim خوش آمدید” این ها اولین کلمات مسئول باری هستند که با موهای سفید و نگاه سرد خودش دو مهمون ک هنوز برای شما هویتشون آشکار نشده به مسابقه ی مرگ دعوت می کنه. مسابقه ای برای رسیدن به تعادل یک طرف این مبارزه نجات و یک طرف دیگه مرگ انتظار دو مهمان را میکشه و تنها کاری که شما باید انجام بدید اینه که منتظر قضاوت نهایی Dekim باشید…
این انیمه داستان “هو لی” ۱۶ ساله را دنبال می کند، که رویای خواننده ای مشهور شدن را دارد هرچند، نه خوش قیافه است و نه وضع مالی خوبی برای رسیدن آرزویش دارد، پس او شروع به آپلود آهنگهایش در اینترنت با ماسک یک روباه می کند…
در حالی که تنش بین آمریکا و چین بالا گرفته ، خبرنگار یک نشریه سیاسی به نام هریت دانکی ، به دنبال افشای یک راز است و این کار زندگی بسیاری از افراد بیگناه از جمله خودش را در معرض خطر قرار میدهد...
کانگ وو هیون (لی سو جین) یک مجری تلویزیونی است. او یک خانواده خوب و دوست داشتنی داره و گذران اوقات خود با آنها لذت میبرد. او میخواهد شانسش رو در عرصه سیاست نیز امتحان کند. تا اینکه در یک سفر خانوادگی یک حادثه غم انگیز رخ میدهد. در همین حال گو دونگ کوک (سونگ دونگ ایل) که یک کاراگاه ماهر است این پرونده رو قبول میکنه…
ایم چی وو (سو یو جین) زندگی خود را فدای مراقبت از خانوادش کرده. او تمام سختی ها را بخاطر خانواده خود تحمل کرده؛ تا اینکه یک روز از همه خسته و زده میشه و متوجه میشه که به یک سری تغییرات توی زندگیش نیاز داره…
ایم هیون وو (یونگ جون هیونگ) یه نویسنده مشهور و خوشتیپ وبتونه که رفتار خیلی خوبی با بقیه نداره همینطور اعتقادی به عشق نداره! لی سول بی با مزه و تپل یه کار آموزه که خیلی وقته روی “هیون وو” کراش داره اما هنوز اعتراف نکرده! تا اینکه یک روز “سول بی” یه قهوه میخوره و یهو میبینه تبدیل به یک دختر خوشگل شده…
داستان آلپ: آنت من (به ژاپنی: アルプス物語 わたしのアンネット، به انگلیسی: Story of the Alps: My Annette) یک مجموعه انیمه ۴۸ قسمتی است که توسط استودیو نیپون انیمیشن بر اساس رمانی از پاتریشیا سن جان نویسنده انگلیسی به نام جواهرهای برف ساخته شدهاست. پخش آن از ۹ ژانویه ۱۹۸۳ در شبکه فوجی تلویژن آغاز شده و تا ۲۵ دسامبر ۱۹۸۳ ادامه داشتهاست. آنت برنییر دختر نوجوان و خوش قلبی است که با پدر و برادر کوچکش، دنی به همراه مادربزرگ سالخورده اش در دهکدهای کوچک به نام روسینییر (Rossinière) در دامنهٔ کوههای آلپ سوییس زندگی میکند.
سریال در مورد مامور سیا به نام "دنیل میلر" می باشد که وارد ایستگاه CIA در برلین می شود. ماموریت مخفی او کشف منبع نشت اطلاعات از طریق یک افشاگر اطلاعات معروف به نام "توماس شاو " می باشد...
کیم جه ووک (بائه سو بیم) یه معمار موفقه و همسرش سو جی یونگ (هان چه یونگ) نیز شغل گویندگی داره. این دو بعد از اینکه پسرشون به یک بیماری کشنده دچار میشه برای نجاتش دست به هر کاری میزنند…