Laurette Polmanss

یک رابطه عاشقانه پیچیده بین سه نفر با شیوع بیماری ایدز به پایان می‌رسد و زندگی هر یک از آنها به طور غیرمنتظره‌ای تغییر می‌کند.

به شهرت رسیدن ماریا اشنایدر پس از «آخرین تانگو در پاریس» و تأثیر تولید جنجالی آن بر زندگی و حرفه او.

زنی به زادگاهش بازمی‌گردد تا زمانی را با خانواده‌اش بگذراند، در حالی که خاطرات دفن‌شده، حقایق ناگفته و رازهای دیرینه به سطح می‌آیند.

در سرمای زمستان و در میان کوه‌های آلپ پوشیده از برف، ماری، ۴۵ ساله، برای گذران زندگی، با کمک معشوقه‌اش الکس، افسر پلیس مرزی، کارتن‌های سیگار را بین فرانسه و ایتالیا قاچاق می‌کند. زمانی که او با یک پناهنده جوان به نام سلیمان آشنا می‌شود که حاضر است برای پیوستن به خواهر کوچکش هر کاری انجام دهد، ماری در گردابی گرفتار می‌شود که بسیار خطرناک‌تر از آن چیزی است که تصورش را می‌کرد.

مکس، باغبان سرسختی که به دنبال ایجاد یک باغ وحشی بدون حصار در قلب شهر مارسی است، پس از سال‌ها تلاش، به مرحله نهایی یک مسابقه معماری راه پیدا می‌کند...

راف و جولی، زن و شوهری که در آستانه جدایی هستند، در عصر اعتراض جلیقه زردهای پاریسی خود را در یک بخش اورژانسی در مرز سقوط می‌بینند...

یک شب، نائومی، یک رقاصه و دختر تلفنی فریبنده، سوار تاکسی جین می‌شود. او که مجذوب لال بودن جین شده، از او می‌خواهد که راننده تاکسی ثابت او شود. با گذشت شب‌ها، یک داستان عشقی زیبا اما خطرناک بین آن‌ها شکل می‌گیرد.

داستان در مورد رابطه میان یک دبیر زبان اسپانیایی و یک دختر مزرعه نشین است. اما زمانی که پدر دختر مزرعه نشین سکته مغزی می کند او چاره ای ندارد جز اینکه به خانه بازگردد و کمک‌یار مادرش باشد. اینجاست که رابطه آنها تحت شعاع قرار میگیرد و...