خانوادهای به عنوان سرایدار به یک هتل در محلی دور افتاده که در تعطیلی زمستانی هست، می روند. در آنجا نیرویی شیطانی روی مرد تاثیر گذاشته و جنون خشونت وی را می گیرد. در حالی که پسرش به خاطر توانایی خاصی که دارد علائمی از اتفاقات وحشتناکی که قبلا در هتل رخ داده را می بیند…
«ماریون کرین» (لى) به امید تسهیل کار ازدواجش با «سام لومیس» (گاوین)، پولهاى کارفرمایش را میدزد و از شهر محل سکونتش خارج میشود و بین راه در «هتل بیتس» به دست جوانى به نام «نورمن» (پرکینز) که هتل را اداره میکند، به قتل میرسد...
کریس یک جوان آفریقایی-آمریکایی است که برای دیدار با خانواده نامزدش، رز، به خانه شان رفته است. در ابتدا همه چیز خوب به نظر می رسید اما کم کم حرف هایی در مورد اتفاقات رخ داده در آنجا بازگو می شود که ترس را بر دل کریس می اندازد. یک سری حقایقت دیرینه که به طور فزاینده ای نگران کننده است...
سال ۱۹۶۳، در شب جشن هالووین پلیس دختری ۱۷ ساله بنام «جودیت میرز» را میابد که تا حد مرگ توسط برادر ۶ ساله اش، «مایکل» با چاقو ضربه خورده است. اکنون بعد از ۱۵ سال، درست چند روز قبل از جشن هالووین، مایکل از زندان می گریزد و ...
قاتلی مشهور به «شبح چهره»، شروع به کشتن نوجوان ها می کند، و با افزاییش تعداد قربانیان، دختری جوان به همراه دوستانش برای شناسایی قاتل دست به کار می شوند...
«کری وایت» (اسپیسک) دختری خجالتی و تودار که از نیروی ذهنی عجیبی برخوردار است پس از این که مورد اذیت و آزار و تحقیر هم کلاسی هایش قرار می گیرد، انتقام سختی از آنان می گیرد …
پس از اینکه یک زن از تصادف ماشین جان سالم بدر می برد خود را در یک زیرمین ناآشنا پیدا می کند که در آن مردی به او می گوید جانش را نجات داده و آن بیرون، کره زمین بهم ریخته است. اما زن تصمیم به فرار می گیرد و...
دو کارگاه موارد ناشناخته و ماورایی به نام “اِد” و “لورین” ، در جدیدترین تحقیقات خودشان به خانه بزرگی می روند تا پرده از اتفاقات غیر طبیعی های رخ داده در آن بردارند. اما بزودی متوجه می شوند که این پرونده ، یکی از متفاوت ترین و عجیب ترین پرونده زندگی آنان است …
پس از انکه سه دزد جوان وارد خانه مردی به نام نابینا (استفان لانگ) می شوند، درگیر ماجراهایی میشوند که در این خانه به وقوع می پیوندد؛ سپس این سه دزد مجبور میشوند برای نجات زندگی شان تلاش کنند ولی …
انگلستان، اواخر قرن نوزدهم. مالك خانهاى اربابى و بزرگ ( ردگريو)، « دوشيزه گيدنز » ( كار ) را استخدام مىكند تا معلم سرخانهى برادرزادههايش، « مايلز » ( استيونز ) و « فلورا » ( فرانكلين ) بشود. اين دو كودك ابتدا معصوم به نظر مىرسند اما « گيدنز » آرامآرام متوجه مىشود كه وقايع مرموزى در خانه رخ مىدهد...