«شان جونز» (فیلیپس) قرار است به کالیفرنیا پرواز کند و در آن جا در یک محاکمه ی پر سر و صدای جنایی، علیه «ادی کیم» گنگستر (لوسن) شهادت دهد. اما رفقای «ادی» صندوقی پر از مارهای خطرناک سمی در هواپیما پنهان کرده اند که با استفاده از یک مکانیسم زمان بندی شده، مدتی پس از حرکت هواپیما آزاد می شوند و …
مربي تيم فوتبال فرانسه به قتل رسيده و الماس معروف پلنگ صورتي اش به سرقت رفته است. «دريفوس» (کلاين)، رئيس «کارآگاه کلوزو» (مارتين)، فرصت را مناسب مي بيند تا به شهرت و اعتبار برسد، به خصوص اگر بتواند پرونده را از دست «کلوزو» - که تازه ارتقاي درجه گرفته - در بياورد و خودش آن را حل و فصل کند...
«رادي» (افلک)، خلافکار خرده پا، پس از آزادي از زندان خود را به جاي هم سلولي فوت شده اش جا مي زند تا بتواند با «اشلي» (ترون) - دوست دختري که او از طريق نامه نگاري پيدا کرده - همراه شود. همه چيز خوب پيش مي رود تا اين که «رادي» با «گابريل» (سينيسي)، برادر «اشلي»، آشنا مي شود که قصد سرقت از کازينويي در ميشيگان را دارد...
پس از قتل «وو» (هونگ) سفیر چین در سازمان ملل به هنگام مذاکره بر سر یک قرارداد تجاری، «الینور هوکس» (آرچر) از مقامات FBI، یکی از کارمندان خود به نام «نیل شا» (اسنایپس) را مأمور شناسایی قاتل می کنند؛ اما «شا» خیلی زود متوجه می شود خودش مورد تعقیب است و کسانی می خواهند او را نابود کنند……