در سال ۱۸۹۹ در پاریس شاعر فقیر و جوان اسکاتلندی به اسم «کریستین» (اوان مک گرگور) زندگی می کند. او پس از مدتی به یک کلوب پنهانی به اسم «مولن روژ» در محله بدنام «مونت مارتی» که فعالیتهای زیر زمینی در زمینه هایی چون مواد مخدر دارند می پیوندد. او ناگهان خودش را گرفتار یک رابطه عاشقانه حزن انگیز و آتشین با گرانترین ستاره گروه (نیکول کیدمن) که مشهورترین فاحشه شهر نیز می باشد می بیند …
کارمند سازمان ملل “گری لین” برای جلوگیری از گسترش بیماری که انسان ها را تبدیل به زامبی می کند دنیا را زیر پا می گذارد. زامبی هایی که ارتش ها و دولت ها را سرنگون کرده و خطر نابودی کل نژاد انسان, دنیا را تهدید می کند و …
والتز و بشیر (به انگلیسی: Waltz with Bashir) نام پویانمایی در باب جنگ لبنان میباشد که به کارگردانی آری فولمن (به انگلیسی: Ari Folman) ساخته شده است. داستان فیلم درباره خاطرات کارگردان از حادثه اردوگاه پناهندگان صبرا و شتیلا است که در آن دست کم ۸۰۰ فلسطینی، بدست شبهنظامیان مسیحی عضو حزب فالانژ لبنان در جریان جنگ داخلی لبنان کشته شدند. دراین پویانمایی که خیلی صادقانه از اهمال دولتمردان اسراییلی سخن میگوید به مسیحیان اسپانیایی اشاره میشود که مسوول کشتار صبرا و شتیلا هستند. آری فولمن که شخصیت اصلی این ماجراست بار سنگین عذاب وجدانی سخت را بر دوش خود احساس میکند که درقالب کابوسی سخت جلوه مینماید. او تلاش دارد حافظه از دست رفته خود را با یادآوریهایی گنگ بازیابد و در این میان به صورتی بیطرفانه از کشته شدن آدمهای بیگناه در چنین جنگهایی پرده برمیدارد… همچنین قابل ذکر است این پویانمایی افتخار نامزدی دریافت جایزه اسکار بهترین فیلم غیر انگلیسی در سال ۲۰۰۹ از آکادمی آمریکا را در کارنامه خود دارد.
داستان این فیلم واقعی براساس اتفاقاتی است که چهار سال پیش در آفریقا رخ داد و طی آن دزدان دریایی سومالی موفق به گروگان گرفتن فرمانده کشتی آمریکایی به نام ریچارد فیلیپس به مدت 4 روز شدند...
فیلم داستان زندگی راهزن افسانه ای "باران" را پس از آزاد شد از زندان دنبال می کند. پس از تحمل 35 سال زندان تعجبی ندارد که دنیای خارج برای او کاملا تغییر کرده باشد. او به استانبول می رود تا از دوستش که معشوقه او را ربود،انتقام بگیرد و...
«هنک دیرفیلد» کهنه سرباز جنگ ویتنام پیامی از طرف ارتش مبنی بر بازگشت پسرش از عراق و سپس ناپدید شدنش دریافت می کند. هنک که یکی دیگر از پسرانش را سال ها قبل از دست داده، این بار برای یافتن دومی عازم محل خدمت وی می شود. در آنجا با مراجعه به بخش گمشدگان اداره پلیس متوجه می شود که تشکیلات پلیس قادر به کمک به او نیست، چون تحقیقات در مورد پرسنل نظامی فقط بر عهده ارتش است. اما اصرار او و اینکه نظامی ها در حال مخفی کردن چیزی هستند، توجه کارآگاه «امیلی سندرز» را جلب می کند. پس از یافته شدن جسد تکه تکه شده «مایک دیرفیلد» ارتش با اعلام اینکه جسد در محدوده منطقه نظامی یافته شده، پرونده را از دست سندرز خارج می کند. اما پرس و جو از افراد محلی توسط هنک دیرفیلد که موفق شده موبایل پسرش را از کمد وسایل وی در پایگاه کش برود، او را به سوی سرنخ هایی هولناک درباره چگونگی مرگ پسرش راهنمایی می کند...
#17
هنری کودکی است که دلش می خواهد گانگستر شود و برایش گانگستر شدن مهم تر از رئیس جمهور آمریکا شدن است. او عاشق زندگی پر زرق و برق، اتومبیل های شیک و گران قیمت و قدرت و نفوذ گانگسترهاست. هنری کارش را به عنوان پادو شروع میکند اما علیرغم ریشه ایرلندی اش به تدریج پلکان قدرت را در خانواده مافیایی ایتالیایی تبار نیویورک طی میکند. او به همراه جیمی و تامی، دوستان دیگر گانگسترش، حلقه کوچک صمیمانه ای تشکیل میدهند که هیچ غریبه ای اجازه ورود به آن را ندارد...
#09
دو آدم کش به نام هاي «وينسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموريت مي يابند تا چمداني را که دزيده شده، از سارقان پس بگيرند و در جريان اين عمليات به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کنند. «وينسنت» مأمور مي شود تا «ميا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «ميا» بر اثر استفاده ي بيش از حد مواد مخدر، به حال اغما مي افتد و «وينسنت» با تلاش فراوان او را نجات مي دهد...
#01
«اندي» (رابينز)، بانکدار محترم و پولدار ايالت نيوانگلند، به اتهام قتل همسرش و فاسق او به حبس ابد در زندان ايالتي شوشنک محکوم مي شود و اندکي بعد با «رد» (فريمن)، زنداني سياه پوست، دوست مي شود. پس از هجده سال، «اندي» ردي از قاتل اصلي پيدا مي کند و تصمیم می گیرد برای آزادی تلاش کند...
داستان فیلم در مورد سه مامور پلیس متفاوت در بروکلین است که بعد از پیمودن مسیر های مختلفی که در پی گرفته اند، گذر همگی شان به یک منطقه خطرناک در شهر می افتد...