یک نقص جسمانی زنی جوان را وادار می کند تا در کنار همسر ناتوانش، همسری دیگر برای مراقبت از خود انتخاب کند و...
قرن نوزدهم؛دانمارک.دو خواهر بالغ در دهکده ای دورافتاده به همراه پدر خود که پیشوای با شرافت کلیسای دهکده است زندگی می کنند.با اینکه هر دو موقعیتی برای ترک دهکده پیدا می کنند،آنها تصمیم می گیرند مانده و به پدر و کلیسا خدمت کنند.پس از چند سال زنی فرانسوی پیدا شده و از آنها درخواست می کند او را بپذیرند و...
در سال 1944، گروهانی از سربازان آلمانی در جبهه های روسیه از ترس و سختی جنگ به ستوه آمده اند. در این زمان مرخصی که "سرباز ارنست گروبر" مدتها منتظرش بود مورد قبول واقع می شود. او پس از بازگشت به خانه در آلمان متوجه بمباران می شود. وقتی او با نا امیدی به دنبال پدر و مادر خود می گردد با "الیزابت کروس" برخورد می کند و...
یک سرباز سیاه پوست هنگام بازگشت به پایگاهش در جنوب کشته می شود. سفید پوستان منطقه مظنونین اصلی هستند. یک وکیل نظامی سیاه پوست و سرسخت برای پیدا کردن واقعیت احضار می شود و...
پس از کشته شدن دختری جوان، سه قانونشکن به کمک او می آیند و...
"مارسل پروست" در بستر مرگ خود قرار دارد.نگاهی به عکسها خاطراتی از دوران کودکی،جوانی،عشق و جنگ بزرگ به یادش می آورد...
"والتر" پس از دوازده سال تحمل زندان آزاد شده و به آپارتمان کوچکی در شهر خود بازمی گردد تا زندگی جدید را شروع کند اما...
قرن نوزدهم."اوشین" در یک فا*حشه خانه کار می کند."فوسانوسوکه" سامورائی خوار و کوچک پس از مجروح شدن توسط یک سامورائی قدرتمند به آنجا پناه می برد."اوشین" او را از مقامات مخفی کرده و عاشقش می شود...
زوجی یک اتاق را به یک زن جوان مرموز اجاره می دهند، زنی که ممکن است مسئول چندین فقره قتل خونین در محله باشد...
زمانی که رجب در سوگواری از دست دادن دوستش "عیصمت" است، متوجه میشود که عیصمت یک قرار داده نا تمام برای حمل یک گروه ورزشکار به خارج از کشور برای رقابت های ورزشی المپیک بر جای گذاشته است ، رجب نیز با نوراله به وسیله ی اتوبوس عیصمت راهی جاده می شوند ، در حین سفر رجب پیشنهاد ناهار به ورزشکاران را می دهد ولی داخل رستوران به سرآشپز طبق دستور غذایی خودش پیشنهاد میکند که روغن موتور به غذا اضافه کند و اینگونه است که ورزشکاران بعد از خوردن لوبیا مسموم میشوند و رجب پس از متوجه شدن این موضوع تصمیم میگیرد با گروه خودش به جای آن ها وارد مسابقات بشود...