یک مثلث عشقی که در حین ساخت یک موزیکال در چین به وجود می آید …..
این فیلم داستان 8 زوج متفاوت در آستانه کریسمس در لندن و قصه مرتبط عشقشان را روایت می کند…
موسی رهبری مردم را به دست میگیرد و برضد فرعون مصر، رامسس به پا میخیزد. او 600 هزار برده را در سفری شگفت انگیز از مصر فراری میدهد ...
در شهر دور افتاده و سوت وکور آندورا در ايالت آيووا، «گيلبرت گريپ» (دپ) از برادر عقب مانده ي خود «آرني» (دي کاپريو) و مادرش (کيتس) که از فرط چاقي هيچ گاه از خانه خارج نمي شود، مراقبت مي کند. با ورود «بکي» (لوييس) ـ که همراه مادر بزرگش سفر مي کند ـ به شهر، «گيلبرت گريپ» براي نخستين بار عشق را تجربه مي کند.
«بس» (واتسن) زن ساده اي است که با «يان» (اسکار سگارد)، کارگر خشن و در عين حال رقيق القلب و غم خوار يک سکوي نفت حفاري دريايي ازدواج مي کند. براي مدت کوتاهي اين زوج زندگي سر خوشانه و آرامي دارند اما خيلي زود حادثه اي غيرمترقبه «يان» را از گردن به پايين فلج مي کند. حالا «بس» به درگاه خداوند دعا مي کند تا سلامت شوهرش را بازگرداند و براي اين منظور حاضر است هر چه دارد فدا کند...
امپراتور چین اقتدار خود را از دست داده است وگروه های مختلف در چند منطقه برای کـسب قدرت، حکومتهای مستقلی اعلام کرده اند. امپراتور به همراه سپاه وفادار و دختر مبارزش عازم نبرد میشوند…
تكزاس . سلطان دامدارى ، « تام دانسن » ( وين ) قصد دارد گلهاى را براى فروش به ايالتهاى شمالى ببرد . اما راه دشوارى را در پيش گرفته است و خيلى زود آدمهايش رهايش مىكنند و حتى ناپسرى او ، « ماتيو » ( كليفت ) نيز جلويش مىايستد...
یک زیست شناس مولکولی و شریک آزمایشگاه خود شواهدی پیدا می کند که ممکن است اساساً جامعه را تغییر دهد و رو به نابودی ببرد...
«آماندا» (دياز)، سازنده ي آنونس فيلم ها، اهل لس آنجلس و «آيريس» (وينسلت)، روزنامه نگار اهل ساري، انگلستان، هر دو به سايتي اينترنتي مراجعه مي کنند به نام «خانه تاخت زني» و تصميم مي گيرند براي فراموش کردن شکست هاي عاطفي شان، دو هفته اي خانه هاي شان را در انگلستان و امريکا، با هم عوض کنند...
« جانى جونز » ( مكرى ) خبرنگار جنايى برجسته ى امريكايى به اروپاى غربى فرستاده مىشود ، با اين مأموريت كه اخبارى از ماجراهاى سياسى ، درست پيش از بروز جنگ جهانى دوم به دست آورد...