Greta Fernández

دختری ۱۷ ساله به همراه خانواده‌اش ناچار می‌شود به منطقه‌ای تفریحی نقل مکان کند. اما اوضاع این منطقه آن‌طور که در ابتدا به نظر می‌رسد، ساده و عادی نیست.

ایسا، یک زن فم.ینیست و ثروتمند است که به چند همسری اعتقاد دارد. اما وقتی تلاش می‌کند تا در شبکه‌های اجتماعی مشهور شود، با تضادهای درونی خود روبرو می‌شود و زندگی‌اش دچار تحول بزرگی می‌شود.

قراری مرموز بین دوریتا، زنی باکلاس، و نوآ، پسری جوان. همه چیز در یک فست فود زنجیره ای، در یک شب بارانی در Gran Vía مادرید اتفاق می افتد...

داستان این فیلم درباره ی خانمی مسن است که در بارسلونا زندگی می کند. او به طور غیر منتظرانه ای دخترش که حدود 30 سال پیش ترکش کرده است را ملاقات می کند و درخواست می کند که 10 روز را با او بگذراند و…

لاورا و کارلوس یکدیگر را طوری دوست دارند که انگار هر روز آخرین روز زندگی‌شان است و شاید همین شدت عشق اولیه باشد که یک سال بعد آن‌ها را از هم جدا کند.

داستان فیلم در آینده رخ می دهد، زمانی که یک بیماری مسری در تمام دنیا شیوع پیدا کرده است، ویروس این بیماری باعث می شود که حافظه انسان به کلی از دست برود و این مورد خطری جدی برای نسل بشر به حساب می آید. در این شرایط تعداد افراد سالم بسیار اندک است و زندگی آنها وقتی سخت تر می شود که باید با انسان هایی روبر شوند که معنا و مفهوم درستی از زندگی ندارند.

سانتو یک فروشنده مواد مخدر است که چهره او هرگز فاش نشده است.