فیلم روایتگر داستان زندگی زن جوانی هست که توسط خانواده اش برای یک قتل شرافتمردانه مورد هدف واقع شده است که شکارچی فصل ( جایزه بگیر ) این وظیفه را به عهده گرفته است…
«کلی» و «ویکتور» شبی در یک کلوب شبانه به یکدیگر آشنا شده و رابطه ای را باهم آغاز می کنند، و همین رابطه سبب می شود تکراری بودن روزهای زندگی شان را به فراموشی بسپارند...
ورابی یک جوان خشن گلاسکویی ست که به اتهام ضرب و شتم دستگیر و در دادگاه بخاطر اینکه قرار است بزودی پدر شود و همینطور استدلال وکیلش مبنی بر اینکه او به مسیر اصلی زندگی باز خواهد گشت، یک شانس دوباره به دست می آورد. رابی به جای رفتنِ به زندان به خدمات اجتماعی در مکان های عمومی محکوم می شود و به زودی شروع به رنگ کردن یک مرکز اجتماعی به همراه چند قانون شکن، و اراذل و اوباش دیگر می کند..
دهه ی 1920. دو برادر (مورفی و دیلینی) که برای مبارزه با بریتانیایی ها به ارتش جمهوری خواه ایرلند پیوسته اند، پس از چندی، بر سر انتخاب خط مشی دست یابی به استقلال دچار اختلاف می شوند…
قطاری به مقصد رم در طول ایتالیا سفر می کند.مسافران آن پروفسوری که رویایش صحبت با عشقی هست که هیچگاه وجود نداشته،خانواده ای از پناهندگان آلبانیایی که قطار را عوض کرده و یک بلیط می دزدند،سه هوادار اسکاتلندی فوتبال که در راه یک مسابقه هستند و بیوه ای که برای شرکت در مراسم یابود همسرش سفر می کند.برخورد این شخصیتهای متفاوت از اروپا اتقاقاتی به وجود می آورد...
یک نوجوان اسکاتلندی با پیشینه سخت، مصمم است تا پس از آزادی مادرش از زندان، زندگی خانوادگی عادی داشته باشد. او برای جمع آوری پول برای خرید یک خانه، دست به کار می شود...