"کوپفرکینگل" از کار خود در کوره های جسدسوزی در چکاسلواکی لذت می برد.او خواندن کتابهای تبتی در مورد مرگ را دوست داشته و از باوری که سوزاندن جسد می تواند عذاب را تسکین دهد حمایت می کند.او را "رنکه" که در جنگ جهانی اول برای اتریش جنگیده برخورد می کند و...
اولیوا (جان وریچ)، روئین در یک دهکده کوچک، داستانی را برای یک کلاس از دانشآموزان و معلم آنها، روبرت (ولاستیمیل برودسکی)، تعریف میکند. داستان درباره یک آکروبات باز مرموز و گربهاش، موکول، است. این گربه وقتی عینک آفتابی می زند و پس از آن عینک را بر می دارد ، ویژگیها و احساسات واقعی افراد اطراف او را نشان میدهد...