داستان در سال 1999 و در دل یک شهر حومهای معمولی رخ میدهد. بارت بگازبی، نوجوانی دبیرستانی و جویای نام، آرزوی آن را دارد که روزی به محبوبیت برسد. دوستان صمیمی او، گروهی متنوع از نوجوانان کمرو و علاقمند به دانش هستند. قلب بارت به گریس، یکی از محبوبترین دختران مدرسه، گره خورده است و او بر این باور است که اگر بتواند به یک ستاره راک تبدیل شود، شاید روزی بتواند نظر گریس را جلب کند.
دو رقیب سعی میکنند یک زن سالخورده را برای به دست آوردن یک صفحه گرامافون کمیاب بلوز دهه 1930 فریب دهند. آنها پس از گذراندن بیش از 20 سال در زندان، آزاد میشوند و به دنبال این صفحه گرامافون از حریفی سرسختتر میروند.
«چارلی» (آنتون یلکین) نوجوانی است که زندگی خوب و راحتی دارد. اما به تازگی همسایه ای جدید به محله آنها اسباب کشی کرده و قصد دارد در کنار آنها زندگی کند. این همسایه در نگاه اول متمدن و محترم است اما در ادامه چارلی پی می برد که این همسایه جدید آنها که جری «دندریگ» (کالین فارل) نام دارد یک خون آشام است. چارلی با در کنار هم قرار دادن اتفاقاتی که به تازگی رخ داده و طی آن چندین نفر کشته شدند، به این نتیجه می رسد که مسبب اصلی همه این کشتارها همسایه خون آشامش است. بنابراین او از یک خون آشام کُش به نام «پیتر» (دیوید تنانت) دعوت می کند تا کار این همسایه اش را یکسره کند و…