در یک شب بارانی، درست بعد از تعطیلی، صاحبخانههای یک رستوران کوچک با دیدن یک زن جوان با لباس عروسی و سه سگ که التماس میکند وارد رستورانشان شود، شگفتزده میشوند. زن جوان داستان زندگی خود را برای آنها تعریف میکند و میگوید که چگونه در جستجوی مرد مناسب، به یک عروس فراری تبدیل شده است...
A-List یک فرقه مخفی را شروع می کند که در آن هر یک باید یکی از هفت گناه مرگبار را در خود مجسم کند. آنها می فهمند که شهر مذهبی کوچک آنها چیزهای دیگری دارد که یک به یک گم می شوند...
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
بعد از 7 سال و بزرگ شدن فرزند مایکل اسکافیلد ، داستان از آن جایی شروع می شود که “تی بَگ” با یک مدرک می خواهد به لینکولن ثابت کند که مایکل هنوز زنده است. بعد از تحقیقاتشان لینکولن رد پای برادر خود را در یک زندان دورافتاده پیدا می کند و برای نجات او به سفری خطرناک می رود...