شب سال نو است. "دیوید" مردی الکلی به همراه دو دوست خود در گورستان نشسته و درباره دوستش "جرج" صحبت می کنند. "جرج" با او درباره افسانه ای صحبت کرده که آخرین فردی که در یک سال بمیرد باید تا انتهای آن سال "کالسکه ارواح" را رانده و روح کسانی را که می میرند جمع آوری کند. "دیوید" آخر شب بر اثر حمله قلبی از دنیا می رود و...
"جولی" جوان به همراه پدرش در عمارت بزرگی در اواخر قرن نوزدهم زندگی می کنند. او اخیرا نامزدی خود را به هم زده اما به یکی از خدمتکارانش علاقه مند است. آنها یکی از شبهای تابستان را با هم سپری کرده و از خاطرات و رویاهایشان به هم می گویند. در این میان آنها تصمیم می گیرند به سوئیس بگریزند و...
"آکتا ناتاس" مامور مخفی رژیم سرکوبگر "لیکوئیداتزیا" است. او با همسر خود "ورا" دیدار می کند، شیمیدانی که با گروهی تبعیدی که هموطنان خود را به خارج کشور قاچاق می کنند کار می کند و...
مستاجرین یک مسافرخانه سوئدی منتظر دیدار دون کارلوس، خواننده مشهور اپرا از آرژانتین هستند. هنگامی که یک بازدید کننده غیرمنتظره از راه می رسد، او را با دون کارلوس اشتباه می گیرند...
در یکی از خیابان های باریک شهر قدیمی استکهلم، هتل سیتی واقع شده است. در آن شخصیت های مرموزی مانند "گریون" ، "بلومن" و دیگران زندگی می کنند. بازرس پلیسی به نام "گورانسون" در حال تعقیب سارق جواهراتی به نام، "الماس دزد" است...
هلگا بریدر دختری جوان است. به یورگن محبوبش می گوید که او به عنوان یک زن جوان مدرن دارای استعداد بالایی است و می تواند هر کاری دوست دارد انجام دهد. یورگن شرط می بندد که نمی تواند به عنوان ...