مردی سرگردان و ماهر در مبارزه با مشت، همراه با مردی مسلح و بیرحم که به عنوان دلال زنان نیز کار میکرد، به کودکی یاری رساندند تا به حق قانونی خود یعنی ارثیه برسد.
"جو" پس از مرگ پدرش به غرب وحشی میرود تا تبدیل به یک مرد واقعی شود. او از اسلحه، دعوا و خشونت بیزار است و عاشق شعر خواندن است. همچنین دوچرخه را به اسب ترجیح می دهد. سه معلم او هرکاری میکنند نمی توانند آموزش های لازم برای جنگیدن و دفاع را به او یاد دهند، تا اینکه "جو" عاشق یک دامدار جوان می شود و بخاطر حسادت مردی مسلح بنام "مورتون" به عشق آنها، تصمیم میگیرد از خود دفاع کند...
دو برادر به قولی که هنگام مرگ پدرشان به او داده اند عمل کرده و تلاش می کنند تیدبل به قانونشکنانی موفق شوند. "بامبینو" تلاش می کند به "ترینیتی" جوانتر راه و روش زندگی را نشان دهد اما طبیعت و شخصیت آنها از این امر جلوگیری می کند و...
وقتی دو راننده در یک مسابقه با هم به مقام اول دست پیدا می کنند، برای مشخص شدن برنده جایزه آنها تصمیم می گیرند مسابقه ای دیگر برپا کنند. اما وقتی مافیا جایزه مسابقه را نابود می کند آنها تصمیم می گیرند آنرا پس بگیرند و...
سارقی خطرناک یک قطار را ربوده،همه مسافران آنرا به قتل رسانده و غنائم خود را در آن مخفی می کند.یک هفتیرکش در مورد غنائم مطلع شده و تصمیم می گیرد پولها را بدست آورد و...