داستان کلاسیک آلف پرویسن داستان نجار عاشق کریسمس را روایت می کند که تلاش می کند سه فرزندش را به بابا نوئل باور کنند. او در شب کریسمس جای خود را با او عوض می کند تا کریسمسی را بسازد که شبیه هیچ کریسمسی نیست.
گروهی از دانشجویان به تحقیق در مورد خرس قاتلی میپردازند غافل از اینکه ان خرس بیشتر از انچه فکر میکردند خطرناک است و حال انها در خطر مرگ قرار گرفته اند …
"جنیس" در بیمارستان بهوش می آید.همه دوستان او کشته شده اند.در حالیکه او در راهروهای تاریک قدم می زند به این فکر می کند که تنها رها شده است.اما کابوس هنوز به پایان نرسیده است...