داستان ایزی کلین، زن جوانی که تازه از دانشگاه فارغ التحصیل شده است، در حالی که شروع به اعتصاب می کند و روابطش را با چند مرد خراب می کند، و تلاش می کند تا از شکست های دوران بزرگسالی پس از کالج عبور کند و برای حمایت به مادر و خواهر بزرگترش تکیه می کند.
بازگشت پسری جوان به مزرعه خانوادگی پس از گذراندن دورههای درمانی «دگ.ر.ج.ن.سخواه سازی»، او را در مواجهه با پدر بیاحساسش و خاطرات عشق گذشتهاش قرار میدهد.
"هری" که کارش دزدی از خانه ی مردم است، در یکی از همین خانه ها با صاحب آن خانه آشنا می شود. صاحب این خانه که زنی به نام که "دیزی" می باشد، قصد دارد خودکشی کند ولی "هری" هر طور شده می خواهد او را از این کار منصرف کند. طولی نمی کشد که آن ها در سفری کمدی و عاشقانه، برای شناختن خودشان قرار می گیرند….
وکاس و ناثان اسکات، دو برادر ناتنی، در شهر کوچک و پرهیاهوی تری هیل، کارولینای شمالی، زندگی میکنند. آنها در زمین بسکتبال و در میان دوستانشان با هم رقابت میکنند و گاهی اوقات با هم اختلاف نظر دارند.