Elina Salo

یک پسر آفریقایی با کشتی باری به بندر شهر لی هاور می آید، یک پیرمرد کفاش دلش برای کودک می سوزد و او را با خود به خانه اش می برد.

مردي با قطار وارد هلسينکي مي شود. اراذل و اوباش در آن جا به شدت کتکش مي زنند و هر چه دارد مي دزدند. او را به بيمارستان مي برند و در آن جا او را مرده اعلام مي کنند. کمي بعد مرد به خود مي آيد و به راه مي افتد، اما تمامي خاطرات گذشته از ذهن او پاک شده اند ...

زن یک کشاوز اغوا میشود تا از دست همسر بی عاطفه اش بوسیله یه شهرستانی حقه باز فرار کند…

فیلم درباره زندگی زن و شوهری در رکود اقتصادی را نشان میدهد...

"والتو" و "رینو" در جستجوی خوشگذرانی و نوشیدنی به جاده می زنند. اما رویاهای آنها با از راه رسیدن "کلودیا" روس و "تاتیانا" استونیایی به هم می ریزد و...

«آيريس» (اوتينن) در چنبره کار کسالت بارش در يک کارخانه کبريت سازي و يک زندگي خانوادگي کسالت بارتر گير کرده است ...

هملت روح پدرش را می بیند که به او می گوید که توسط برادرش به قتل رسیده است. هملت اکنون باید تصمیم بگیرد که آیا از عموی خود انتقام بگیرد یا خیر.

یک معمای اتاق بسته زمانی شروع می شود که یک سرمایه دار بدنام مرده در وان حمام خود پیدا می شود. ستوان معروف پلیس پالمو برای تحقیق احضار می شود...