راج یک آرشیتکت بدشانس با پریا فعال اجتماعی که می تواند مهره شانس او باشد آشنا می شود.متاسفانه پریا تلاش می کند از مکانی که راج می خواهد آنجا را برای ساخت یک مرکز خرید تخریب کند محافظت می کند و …
داستانی عشقی در قرن شانزدهم میلادی، درباره عشقی که بعد از یک وصلت با اهداف سیاسی، بین امپراطور بزرگ مغول «اکبرشاه» (هریتیک روشن) و «جودا» شاهزاده راجپوت، به وجود می آید.
راج ( شاهرخ خان ) روستا زاده ای است از طبقه متوسط که به دنبال بلند پروازی های شخصی به شهر بمبئی آمده است و در آنجا شرکت حمل و نقل کوچکی را تاسيس کرده و آنقدر ساده و بی تکلف است که در مواقع ضروری خود رانندگی کاميونها را بر عهده ميگيرد . راج در يک تصادف با پريا ( رانی موکرجی ) ملاقات ميکند ٬ دختری شيک و امروزی که در يونان به دنيا آمده و تربيت شده و اکنون در هند طراح لباس است...