داستان فردی سابقاً خلافکار را دنبال میکند که برای محافظت از زنی جوان به نام خوشی استخدام میشود. فاتح برای حفظ امنیت خوشی باید از تمام تواناییهای خود استفاده کند و در عین حال تلاش کند تا حقیقت تهدیدهایی که علیه او صورت گرفته است را کشف کند.
داستان حول محور یک ناکسالیت میانسال که به یک اصلاح طلب اجتماعی تبدیل شده است، میچرخد. او در مقابل دپارتمان وقف دربارهی اختلاس اموال معابد و اهداها به مبارزه میپردازد...
دو پروفسور با هم تشکیل تیم میدهند تا گنجینه ای گمشده را پیدا کنند. برای اینکار آنها عازم ماجراجویی میشوند که نتیجه اش سر در آوردن از مکان هایی مانند تبت، دوبی و کشور هند است...
آخیل، جوانی بازنده و ناموفق، از مرگ پدر ثروتمند خود که یک تاجر الماس بود، باخبر میشود. اما زمانی که برای دریافت ارثیه خود به سراغ پدرش میرود، متوجه میشود که تمام ثروت او به یک سگ به ارث رسیده است!
"راج کوما"ماجراجو ،نترس و شجاع در میان دو گروه خطرناک قاچاقچی های مواد مخدر در دارتیپور، شهری کوچک قرار گرفته است. در این میان او به "چاندا" برادرزاده پارما رئیس یکی از باندها دل می بازد در حالی که خود برای شیو "راج"رئیس باند رقیب کار می کند. در نبرد نهایی او موفق می شود این دو گروه را متلاشی کند و با چاندا ازدواج کند.
"رام" (Girish Taurani) عاشق "سونا" (Shruti K. Haasan) میشود. او در مزرعه پنجاب زندگی می کند، جایی که برادر بزرگترش او را به چالش می کشد. در صورتی که بتواند محصول بیشتری در مزرعه برداشت کند اجازه خواهد داشت با سونا ازدواج کند...
چولبال پاندی ( سلمان خان ) یک پلیس وظفه شناس هست که به تازگی به همراه همسرش “راجو پاندی، به شهری جدید در هندوستان ( کانپور ) منتقل می شود و میخواهد در آنهجا زندگی خوبی را آغاز کند اما در این شهر اتفاقات ناگواری مانند قتل ، ادم ربایی ، تجاور و .. اتفاق می افتد . . .
داستانی عشقی در قرن شانزدهم میلادی، درباره عشقی که بعد از یک وصلت با اهداف سیاسی، بین امپراطور بزرگ مغول «اکبرشاه» (هریتیک روشن) و «جودا» شاهزاده راجپوت، به وجود می آید.
داستان فیلم درباره ی سیمبا میباشد که یک پلیس فاسد هست او به شهری جدید منتقل میشود و در آنجا با خلافکارها همکاری میکند ولی نمیداند که دارد در چه ظلم بزرگی شریک میشود و...