Arjun Rampal

یک نویسنده و محقق شکاک که وظیفه‌اش رد ادعاهای ماوراء طبیعی است، درگیر پرونده‌ای می‌شود که نه تنها باورهای منطقی‌اش، بلکه تمام جهان‌بینی علمی او را زیر سؤال می‌برد.

سفر مردی از محله های فقیر نشین بمبئی به دنیای ورزش های زیرزمینی...

یک مرد ثروتمند برای انتقام از یک تاجر قدرتمند که از او کلاهبرداری کرده است، دست به هر کاری می زند، حتی اگر مجبور شود با این دشمن قدرتمند روبرو شود و با او وارد مذاکره شود...

مامور آگنی، یک مامور میدانی آموزش دیده و مرگبار، ماموریت جمع آوری اینتل و از بین بردن رودرویر، یک قاچاقچی بین المللی انسان و اسلحه را به عهده می گیرد که ده سال است از رادار خارج شده است...

این فیلم، یک درام جنگی و اکشن، بر اساس نبردهای Nathu La و Cho La در امتداد مرز Sikkim در سال 1967، پس از جنگ چین و هند در سال 1962، ساخته شده است.

ویدیا مادری است که آرزو دارد دختر فلج اش دوباره بتواند راه برود و بازی کند. آنها زندگی خوبی را سپری میکنند تا اینکه دخترش ربوده میشود. ویدیا در حین جستجو برای پیدا کردن او، تصادف کرده و به کما میرود. در این بین یک کارآگاه متوجه ارتباطی میان گذشته تاریک ویدیا با یک زن تحت تعقیب به نام دورگا می شود...

در این قسمت که اعضای جدیدی به گروه ملحق شده اند، تمرکز فیلم بر روی درگیری های منطقه ای حاکم بر ایالات شمال هند می باشد...

این فیلم داستان پسری است که پدرش را می ستاید. داستان پدری که برای پسر از دست رفته اش عزاداری می کند. داستان زنی که برای عشقش سرسختانه مبارزه می کند...

یک زن بازیگر هندی بنام «ماهی آرورا» ( کارینا کاپور ) با مشکلات و مشقت های داشتن شهرت در بالیوود دست و پنجه نرم می کند...

   شیکارسیباری نام یک مهندس رایانه و متخصص بازی‌های رایانه‌ای است. پسر وی پرتیک هم به این بازی‌ها بسیار علاقمند است. پرتیک معتقد است که شخصیت‌های شرور بازی‌های رایانه‌ای، نسبت به قهرمانان این بازی‌ها موجودات جذاب‌تری هستند،اما پدرش معتقد است که این درست نیست و در نهایت هم همیشه خیر و نیکی بر پلیدی پیروز می‌شود. او برای اینکه این موضوع را به پسرش ثابت کند یک موجود رایانه‌ای شریر به نام راوان را ابداع می‌کند که در این بازی در برابر قهرمان می‌جنگد …

یک مادر مطلقه با 3 فرزندش زندگی خوبی را سپری میکنند تا اینکه شوهر سابقش تصمیم میگیرد زنی که قرار است بزودی همسرش شود را به آنها معرفی کند و...

مرد جوانی که در پی بدست آوردن مدرک دکترا است، وارد ماجراهایی می شود و نهایتا درگیر سیاست، نیرنگ، دروغ و حتی قتل می شود...

سه پسر و سه دختر به دنبال عشق واقعی خود هستند و در همین حال که آن ها هم دیگر را پیدا میکنند به هم دروغ های می گویند که دستشان رو می‌شود و دروغ های آن ها مشخص میشود...

در دهه ۱۹۷۰، «اوم» (شاهرخ خان) که یک بازیگر بلند پرواز است به قتل می رسد. اما طولی نمی کشد که در عصر حاضر دوباره متولد می شود. او شروع می کند به تحقیق درباره ماجرای مرگش و همینطور پیدا کردن «شانتی»، عشق زندگی سابقش.

یک مرد ساده از بمبئی بنام «ویجی» (شاهرخ خان)، توسط پلیس به کار گرفته میشود تا به جای یک تبهکار حرفه ای بنام «دون» (شاهرخ خان)، که چهره‌ای مشابه او دارد، وارد یک باند قاچاق شود. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمی رود و کارآگاهی که با او در ارتباط بوده کشته می شود. اکنون ویجی خودش به تنهایی باید هویت واقعی اش را اثبات کند.

«دِو» (شاهرخ خان) در آمریکا زندگی می کند و یک بازیکن فوتبال است. او با «ریا» (پریتی زینتا) ازدواج کرده که بعنوان مدل با یک مجله کار می کند. دِو از ناحیه پا مسدوم میشود و در حالی که مجبور است تمام مدت را در خانه بماند، به ریا وابسته می شود. طولی نمی کشد که او به همسرش مشکوک می شود و فکر می کند او با مردی بنام «ریشی» (آبیشک باچان) ارتباط دارد و …

"سریاویر" (آمیتا باچان) افسرِ سابق ارتش ، به همراه دوستش "شخار" (آرجون رامپال) مامور میشوند تا از دختری به نام "انامیکا" محافظت کنند ( بازسازی از فیلم هالیوودی Man on Fire 2004 )

یک مرد نابینا و یک عاشق وسواسی در قتل زنی دست دارند. اما کدام یک قاتل اصلی است؟ جسد زن گم شده و راز این قتل پیچیده‌تر می‌شود.

"شالو" مصمم است برای خود شغلی دست و پا کند به همین دلیل به کارخانه "خانا" رجوع می کند.او با پسر صاحب کارخانه "دو" برخورد کرده و تصور می کند او راننده است.آنها با لباس مبدل به کشاورزان فقیر کمک کرده و پس از مدتی عاشق یکدیگر می شوند...

دختری جوان و زیبا به نام ایشا، سه خواستگار ثروتمند دارد که هر کدام برای به دست آوردن او تلاش می‌کنند و انتخاب نهایی با خود اوست.