Riteish Deshmukh

داستان این فیلم در مورد دو خانواده با زندگی‌های کاملاً متفاوت است که به طور اتفاقی با هم روبه‌رو می‌شوند: یک خانواده فقیر در حلبی‌آباد و یک خانواده ثروتمند در یک برج بلند.

این فیلم کمدی-ترسناک، داستان شهری را روایت می‌کند که در اثر نفرینی در زمان گرفتار شده است. سه نفر از ساکنان این شهر با روحی روبرو می‌شوند که آن‌ها را به چالش می‌کشد تا خرافات، سنت‌ها و عشق را زیر سوال ببرند.

یک معلم بداخلاق و همسر مهربانش بر سر موضوع بچه‌ها با هم درگیر می‌شوند، اما سرنوشت نادری باعث می‌شود که آن‌ها به روش‌هایی ارتباط برقرار کنند که هرگز فکرش را نمی‌کردند...

این فیلم خواستگاری را دنبال می کند که معتقد است ازدواج برای همه است به جز خودش، و یک وکیل طلاق موفق با رازی که مسیرهای خود را متقابل می کند و ...

داستان دو مرد در عشق یک طرفه. مسیرهایی که آنها برای تحقق داستان های عاشقانه خود انتخاب می کنند، تعیین می کند که قهرمان کیست و شرور کیست...

داستان دو خواهر دوقلو، سایلی و سانیکا است. سایلی به دلیل نابینایی خودکشی می‌کند. سانیکا برای کشف دلیل خودکشی خواهرش به دهرادون می‌رود، اما در این راه شوهرش را از دست می‌دهد و خودش نیز نابینا می‌شود. پس از عمل چشم، داستان معمایی و هیجان‌انگیز می‌شود.

سه زوج که به دلیل یک ترفند شیطانی از یکدیگر جدا می شوند ، پس از 600 سال دوباره تجسم می یابند و با تکرار تاریخ با یکدیگر ملاقات می کنند.

فیلم داستان 3 احمق را دنبال میکند که قصد دارند به یک بانک دستبرد بزنند، اما آنها روز اشتباهی را برای انجام این کار انتخاب میکنند و رفته رفته اوضاع وخیم تر می شود...

"میکی" بعد از اینکه یک موسیقی در طول فستیوال موسیقی در بمبئی ریکورد میکند آهنگ را برای دوستش "کریستینا" که به دنبال نشکیل یک گروه است ، می فرستد و ..

عمار، میت و پرم به یک شهر کوچکی می روند که در آنجا با یک زن افسونگر به شکل رجینی روبرو می شوند.اما او به آرامی به بدترین کابوس شان تبدیل می شود و…

وقتی پدر یک خانواده نمیتواند سه دختر خود را راضی به ازدواج کند ۳ مرد را استخدام میکند تا به دختران خود بفهماند که این مردان اماده ازدواج و شایسته آنها هستند ولی…

سانی کله و آدیتیا چوتیا دو مجرد لوس که معتاد رابطه هستند. زندگی آنها بعد از ملاقات با خواهران دوقلوی لیلی و لیلا که معتادان رابطه را در کلینیکشان درمان می کنند، تغییری غیرمنتظره پیدا می کند...

  داستان فیلم در باره دو تروریست هست که ایده ای برای تغییر دنیا دارند و...

آخیل، جوانی بازنده و ناموفق، از مرگ پدر ثروتمند خود که یک تاجر الماس بود، باخبر می‌شود. اما زمانی که برای دریافت ارثیه خود به سراغ پدرش می‌رود، متوجه می‌شود که تمام ثروت او به یک سگ به ارث رسیده است!

 وقتی عشقش تبدیل میشه به آخرین قربانی یک قاتل سریالی گورو بین مرز خوب و شر به دنبال انتقامش می گردد …

گروهی از دوستان زمان کالج ، بعد از مدتها در خانه یکی از آنها دور هم جمع میشوند ، اما خود را در مخمصه ای می بینند ...

چینتو کاپور ( ریشی کاپور ) و دبو کاپور ( راندهیر کاپور ) دو برادر که اختلافات خود را به دخترها و همسرانشان هم انتقال داده اند،با اینکه در همسایگی هم هستند مرتب در حال دعوا و جدالند, و برای اینکه از دیگری پیشی بگیرند آرزو دارند دخترشان را به جولی پسر ثروتمندترین مرد شهر شوهر دهند.با ورود سانی ( آکشای کومار ) و مکس ( جان آبراهام ) به خانواده آنان , برادران کاپور هر کدام تصور می کنند این دو همان جولی پسر ثروتمندترین مرد شهر است و…

مینی مشتاق ازدواج با خواستگار ثروتمندی نیست که برای او انتخاب شده است ، بنابراین با مردی که برای پدرش کار می کند فرار می کند.

سیتارت (جان آبراهام) فروشنده کتاب در لندن، پسری مهربان و محجوب به طور اتفاقی با گروهی هندی که با صورت ارتباط تلفنی شب ها مانع از خودکشی مردم می شوند همکاری می کند. یک شب دختری به نام میشکا (پاخی) با او تماس می گیرد و…

سه پسر و سه دختر به دنبال عشق واقعی خود هستند و در همین حال که آن ها هم دیگر را پیدا میکنند به هم دروغ های می گویند که دستشان رو می‌شود و دروغ های آن ها مشخص میشود...