در این کمدی معمایی قتل، چندین شیاد که ادعا میکنند پسر یک میلیاردر تازه درگذشته هستند، برای به دست آوردن ثروت او در یک کشتی تفریحی لوکس با یکدیگر رقابت میکنند.
برادر بزرگتر از ازدواج امتناع می ورزد زیرا معتقد است ممکن است در خانواده بزرگش ناهماهنگی ایجاد شود. برادران او، که قبلاً شریک زندگیشان را پیدا کرده اند، گرد هم می آیند تا برای او شریک زندگیش را پیدا کنند...
دو دسته از دوقلوهای همسان به طور تصادفی در بدو تولد از هم جدا می شوند. چندین سال بعد، وقتی آنها به طور تصادفی در یک شهر هستند، مردم آنها را با یکدیگر اشتباه می گیرند و در همین حال سردرگمی و سوء تفاهم زیادی ایجاد می شود...
یک برخورد اتفاقی بین دو غریبه، روهان و ریت، آنها را به بازدید از زادگاه ریت در راجستان می فرستد، جایی که آنها راز قدیمی را کشف می کنند که منجر به وحشت می شود...
یک کارگردان نوپا سعی می کند درباره یک گانگستر بی رحم تحقیق کند تا فیلمی در مورد زندگی گانگستری بسازد، اما تلاش های مخفیانه او برای انجام این تحقیق زمانی که به جرم جاسوسی گرفتار می شود شکست می خورد...
آصف از خانه والدین همسرش دیدن می کند و اتفاقاً به زمینی می رود که ظاهراً جن زده است. با این حال، او به زودی توسط یک روح تسخیر می شود که برای انتقام می خواهد...
“پرم” و “راجا” برادرهای دوقلویی هستند که در هنگام تولد از یکدیگر جدا می شوند، اما از طریق رفلکس ها به یکدیگر متصل هستند. آنها در بزرگسالی مجدداً باهم متحد می شوند و تصمیم میگیرند که…
وقتی پدر یک خانواده نمیتواند سه دختر خود را راضی به ازدواج کند ۳ مرد را استخدام میکند تا به دختران خود بفهماند که این مردان اماده ازدواج و شایسته آنها هستند ولی…
آخیل، جوانی بازنده و ناموفق، از مرگ پدر ثروتمند خود که یک تاجر الماس بود، باخبر میشود. اما زمانی که برای دریافت ارثیه خود به سراغ پدرش میرود، متوجه میشود که تمام ثروت او به یک سگ به ارث رسیده است!
سیدهارت ، اومی و جی سه دوست نزدیک و هم اتاقی هستند که در دانشگاه دهلی نو در حال تحصیل هستند. سیدهارت کارشناسی ارشد رو کامل کرده و در حال آماده شدن برای دکترا است ، سید هارت خیلی مطالعه میکند و بیشتر وقت خودش رو با کتاب ها می گذروند ...
عباس علی (آبیشک باچان) در Karol Bagh و در مرکز هندوستان New Delhi زندگی میکند . خواهر او یعنی سانیا با چالشی بزرگ مواجه میشود که نا خود آگاه عباس علی را نیز درگیر میکند …
چینتو کاپور ( ریشی کاپور ) و دبو کاپور ( راندهیر کاپور ) دو برادر که اختلافات خود را به دخترها و همسرانشان هم انتقال داده اند،با اینکه در همسایگی هم هستند مرتب در حال دعوا و جدالند, و برای اینکه از دیگری پیشی بگیرند آرزو دارند دخترشان را به جولی پسر ثروتمندترین مرد شهر شوهر دهند.با ورود سانی ( آکشای کومار ) و مکس ( جان آبراهام ) به خانواده آنان , برادران کاپور هر کدام تصور می کنند این دو همان جولی پسر ثروتمندترین مرد شهر است و…
یک زن که حافظهاش را از دست داده است، میترسد که یک روز گمشده در زندگیاش او را به یک جنایت مرتبط کند و تلاش میکند تا ردپای خود را بین شامگاه شنبه و صبح دوشنبه دنبال کند.