Arshad Warsi

یک کارگردان نوپا سعی می کند درباره یک گانگستر بی رحم تحقیق کند تا فیلمی در مورد زندگی گانگستری بسازد، اما تلاش های مخفیانه او برای انجام این تحقیق زمانی که به جرم جاسوسی گرفتار می شود شکست می خورد...

فیلم داستان زندگی سانجای دات را است که در سه مرحله از دوران اعتیاد تا دوران عاشقی و سپس به زندان رفتش را به تصویر میکشد ...

در این قسمت گروه با برخی از اجساد مواجه می شود و حقیقت را در مورد یتیم خانه ی "جامناداس" که به آنجا آورده شده اند، پیدا می کنند ...

زندگی این سه مرد زمانیکه عکسشان در پوستر تبلیغ استرلیزه کردن می آید دگرگون میشود ...

پس از انفجار بمب در کارخانه یک سرمایه‌دار بسیار مهم، افسری از آژانس بازرسی ملی استخدام می شود تا پرده از توطئه پشت این ماجرا بردارد...

-

داستان درباره دو عموزاده هست که کارهای زیادی با هم انجام میدهند اما به دردسر می افتند و...

دو مرد از هند بدون داشتن گذرنامه در کراچی پاکستان فرود می آیند. آنها در دام طالبان گرفتار می شوند و به شدت تلاش می کنند راهی برای بازگشت به هند پیدا کنند.

افتخار و بابان که تازه از زندان آزاد شده اند گردنبند جواهرات سلطنتی را سرقت می کنند ...

داستان درمورد یک کاراگاه میباشد که وظیفه بازگرداندن دختر یک تاجر را بر عهده میگیرد.

یک وکیل کوچک که می‌خواهد شهرت و ثروت به دست آورد، یک پرونده PIL برای یک تصادف مرگبار مشهور تشکیل می‌دهد، و به این ترتیب می‌فهمد که واقعاً به عنوان یک وکیل چه کار می‌کند...

یک مرد و یک زن مسن که در جوانی عاشق یکدیگر بوده اند، بعد از سال ها تصمیم به ازدواج می گیرند، اما ...

وقت فرار از دست چند ناشی ،یک مرد و برادر زاده اش گیر یک بیوه زن اغواگر می افتن...

"اکتا" که علاقه شدیدی به برنامه های روزمره تلویزیون دارد،به همسرش "گوپال" مشکوک شده و تصور می کند او با زنی دیگر رابطه دارد.او که از توضیحات همسرش قانع نشده تصمیم می گیرد خود دست به تحقیق بزند...

 داستان این این فیلم در ارتباط با چهار دیوانه که داخل تیمارستان زندگی میکنند روزی یکی از پرستاران آنها را برای هوا خوری به شهر می برد که بر حسب اتفاق آنها پرستار را گم میکنند و به دنبال آن در شهر راه میافتند و …

سانی باسین در ساوت‌هال زندگی می‌کند و برای باشگاه فوتبال ساوت‌هال، یک باشگاه آسیایی در انگلستان بازی می‌کند. هنگامی که او یک پیشنهاد سودآور از باشگاه میلوال دریافت می کند، به راحتی آن را می پذیرد...

چهار کلاهبردار در خانه یک زن صبور زندگی می کنند اما زن صبرش تمام شده و آنها را بیرون می کند. پس از چند کلاه برداری آنها توسط پلیس دستگیر شده و در حومه شهر رها می شوند...

"داداش مونا" گردن کلفتي که براي "لاکي سينگ" کار مي‌کند، يکي از طرفداران پر و پا قرص صداي يک گوينده راديو به نام "جانوی" است. بعد از اعلام برگزاري مسابقه راديويي که جايزه آن حضور در استوديو و گفتگوي حضوري با جانوی است، مونا چند استاد دانشگاه را مي‌دزد و با جواب هايي که از آنها مي‌گيرد، مسابقه را مي‌برد. روز موعود فرا مي‌رسد، مونا به ايستگاه راديو مي‌رود و با ديدن جانوي عاشق او مي‌شود و ...

چهار کلاهبردار فراری در یک خانه ییلاقی که متعلق به یک زوج نابینا است، پناه می گیرند...

سلام ناماسته درباره دو جوان هندیه که خونه شون رو ترک کردند تا مستقل بشن و روی پای خودشن بایستن و اینکه چگونه با هم ملاقات میکنند و رابطه شون چه طور پیش میره و مشکلات و دشواری هایی که بدون حمایت خونونواده هاشون براشون پیش میاد…