یک گروه از مردان صمیمی که در یک سازمان «امنیت نخبه» کار میکنند و حفاظت از مردان قدرتمند و رهبران جرایم سازمانیافته را بر عهده دارند، زمانی که خیانت در درون این برادری رخنه میکند، مورد آزمایش قرار میگیرند.
داستان فیلم حول محور یک برنامهنویس جوانی میچرخد که با خلق یک برنامهی ماورایی، خود و اطرافیانش را درگیر نیروهای تاریکی میکند. در این میان، یک استاد هنرهای رزمی و پسرش تلاش میکنند تا جلوی قدرتطلبی شرور داستان و نجات افراد بیگناه را بگیرند.
پنج خواهر و برادر که سالها پیش دست از دزدی برداشته بودند، مجبور میشوند تا از بازنشستگی بیرون بیایند و بزرگترین سرقت زندگیشان را انجام دهند. این کار به قیمت از دست دادن همه چیزهایی تمام میشود که برایشان ارزشمند است.
ایمان، افسر اصلاحی 28 ساله به یک زندان فوق امنیتی منتقل میشود. در آنجا به او گفته میشوند که باید زیر دست جلاد آن مکان که رحیم نام دارد، کار کند. اما ماجرا زمانی بحرانیتر میشود که ایمان در مییابد که رحیم مدت ها پیش پدرش را در آن مکان اعدام کرده بود...
ماجراهای سر جیمز بروک ، که از امپراتوری بریتانیا برای حاکمیت یک پادشاهی جنگل در دهه 1840 سرپیچی کرد ، برای پایان دادن به دزدی دریایی ، برده داری و شکار سر ، یک جنگ صلیبی مادام العمر را آغاز کرد...