هیلاری از ترس اینکه به خانوادهاش بگوید که نامزدش او را ترک کرده ، او بازیگری را استخدام میکند تا نقش نامزدش را در چهار روز آخر هفته شکرگزاری در خانه پدر و مادرش بازی کند...
بری ماندی، پس از اینکه به خانه اش دستبرد می زنند و جواهرات خانوادگی اش می دزدند، اما این تنها مشکلش نیست، بلکه او به یک دادگاه احضار شده است که یک زن ادعا می کند با او رابطه داشته است، اما بری چیزی یادش نمی آید...
کراس دانشجوی پرستاری به دلایل خانوادگی مجبور به ترک مدرسه می شود و بعنوان یک دربان آپارتمان مجلل در نیویورک مشغول به کار میشود، اپارتمانی که کراس عاشق یکی از ساکنین اش میشود...
محتوای داستان فیلم که بر اساس دومین رمان جولی مورفی به نام Go Big or Go Home است، در مورد نوجوانی به نام ویلودین با نام مستعار دامپلین/ویل می باشد که دچار اضافه وزن شده است. ویل بخاطر این که مادرش رزی در جوانی ملکه زیبایی بوده است، احساس اعتماد به نفس زیادی دارد. او واقعا به کنایه های دیگران در مورد اضافه وزنش اهمیت نمی دهد. ویل بعد از مدت کوتاهی با پسری به نام بو آشنا می شود و بخاطر این موضوع در وضعیت فعلی خود شک می کند و تصمیم می گیرد تا مانند مادرش به یک پجنت زیبایی تبدیل شود…
داستان این سریال در مورد چهار دوست می باشد که درگیر ماجرایی رازآلود می شوند زمانی که یکی از همکلاسی های قدیمی دوره کالج شان بصورت ناگهانی ناپدید می شود...
مکنزی مورفی که یک زن جوان و بد دهن است برای دیدن و کمک خواستن از خواهر ثروتمندش به ویلای بزرگش در گرینویچ میرود. ولی خواهرش توسط اف بی ای دستگیر میشود و در ازای کمک از مکنزی درخواست میکند تا مراقب بچههای آقازادهاش باشد...
داستان سریال درباره رابطه دو نفر به نامهای ویلیام ترومن و گریس آدلر است در در آپارتمانی در نیویورک سیتی زندگی می کنند. ویل وکیل است و گریس طراح داخلی...
سریال داستان پسری است به اسم "ند". "ند" ۹ سالشه که متوجه میشود توانایی خارقالعادهای دارد: میتواند موجودات مرده را تنها با یک بار لمس کردن زنده کند . "ند" اما خبر از محدودیتهای این موهبت نداره. همان روز مادر "ند" میمیرد و ند هم زندهاش میکند. یکدقیقهی بعد پدر دختر همسایه میمیرد. شب موقعی که مادرش میبوسدش، مادرش هم میمیرد. محدودیتها اینهاست: ۱- اولین تماس زنده میکند و دومین تماس جان رو میگیرد، برای همیشه. ۲- اگه موجودی را که زنده کرده ظرف یک دقیقه دوباره برنگرداند یکی دیگر به جاش خواهد مرد. "ند" البته عاشق دختر همسایه هم بوده. ۱۸ سال بعد، "ند" شده یک pie-maker موفق و منزوی. تقریبا با هیچ کس رابطهای ندارد. یه کارآگاه خصوصی به اسم "امرسون کد " اتفاقی متوجه توانایی ند میشود و با هم شروع به کار میکنند، به این شکل که "امرسون" پروندههای قتل رو پیدا میکند، "ند" هم با زنده کردن مقتول و پرسیدن چندتا سوال به حل پرونده کمک میکند. یکی از پروندهها مربوط میشود به قتل دختری روی قایق تفریحی. دختری به اسم "چارلوت چاک چارلز" دختر همسایهی "ند"، عشق دوران کودکیش که پدرش را اتفاقی کشته بود...